زبان یکی از مهمترین راههای ارتباطی انسانهاست و
تأثیر بسیار مهمی در تکامل انسان و جوامع بشری داشته است، از این رو
ضروریست که این مهمترین وسیلهی خدادادی را به بهترین شکل یاد بگیریم.
در
مبحث یادگیری زبان چهار مهارت شنیدن، خواندن، صحبت کردن و نوشتن وجود
دارند. تا صحبتی گفته نشود، شنیده نمیشود و تا متنی نوشته نشود، خوانده
نمیشود. به این ترتیب مراحل پیدایش آنها به ترتیب صحبت کردن، شنیدن،
نوشتن و خواندن میباشد. دو مهارت خواندن و نوشتن را اصطلاحاً سواد
میگویند، بنابراین کسی که بتواند بخواند و بنویسد باسواد محسوب مىشود.
در
فرایند یادگیری زبان مهارتهای گوش دادن و خواندن ورودی، و مهارتهای
صحبت کردن و نوشتن خروجی محسوب میشوند. همانطور که یک کارخانه تولیدی
جهت تولید محصول نیاز به مواد اولیه ورودی دارد، انسان نیز جهت تولید
محصولات تولیدی زبان احتیاج به مواد اولیه ورودی (شنیدن و خواندن) دارد. هر
قدر ورودی زبان انسان از نظر کیفی و کمی بالاتر باشند، به همان اندازه
خروجىهای زبان نیز از نظر کیفی و کمی بالاتر هستند.
انسان از بدو پیدایش تاکنون زبان اصلی و مادری خود را با شنیدن و صحبت
کردن آموخته است که جهت ادامه حیات در قرون پیشین کافی بوده است ولی در عصر
حاضر مهارتهای خواندن و نوشتن نیز به ضروریتهای زندگی تبدیل شدهاند.
زبان اصلی را زبان مادری مینامند به این دلیل که مادر تأثیر بیشتری در
یادگیری آن دارد.
انسان از زمانی که در شکم مادر قرار دارد قادر به
شنیدن صداهای بیرون و حتی تشخیص، یادگیری و واکنش نسبت به آنها میباشد.
بعد از تولد نیز این روند شنیدن ادامه پیدا مىکند تا موقعی که در قید
حیات است و البته از نعمت شنوایی محروم نشده باشد.
کودک بعد از حدود دو
سالگی که به مقدار بسیار زیاد ورودی با کیفیت (صحبتهای والدین و دیگران)
داشته و همچنین اندام های صوتیش از تکامل نسبی برخوردار بودهاند، کمکم و
به صورت ابتدائی شروع به ادای بعضی کلمات ساده تک سیلابی مىکند که در هر
زبانی متفاوت میباشند.
به تدریج مهارت صحبت کردن در کودک تقویت مىشود و به همان
نسبت، میزان اشتباهات نیز کمتر تا مرحلهاى که زبان را به صورت کامل
مىتواند همانند دیگران صحبت کند. لازم به ذکر است که کودک قبل از شروع به
صحبت و در همان مراحل ابتدائی حیات (و همچنین مراحل ابتدایی یادگیری زبان)
نحوه تلفظ کلمات و دستور زبان یا گرامر را به صورت تدریجی، غیرفعال و
ناخودآگاه فرا مىگیرد و بعد از کسب توانایی صحبت کردن آنها را به صورت
فعال اجرا مىکند با اشتباهات بسیار کم که آن هم به طور تدریجی و بدون
اصلاح دیگران و فقط توسط خود کودک اصلاح میشوند.
به ندرت پیش آمده که
کودک در تلفظ کلمات دچار مشکل بشود، چرا که آنها را هزاران بار به صورت
صحیح شنیده است و در موارد جزئی که در دستور زبان دچار مشکل میشود نیز بعد
از مدتی با شنیدن معادل صحیح آنها خود را اصلاح مىکند.
هیچ موقع
والدین و بقیه اعضای خانواده وقت و حوصله کافی جهت اصلاح اشکالات زبان کودک
را ندارند و این کودکان هستند که با شنیدن صحبتهای صحیح دیگران خود را
اصلاح مىکنند.
دو مهارت دیگر که سواد محسوب میشوند نیز بشر از قرنهای
پیش به صورتهای مختلف فرا گرفته است، از مکتب خانههای قدیمی تا
سیستمهای آموزشی مدرن امروزی.
تا قبل از ابداع شیوههای جدید در آموزش زبان در یکی دو قرن
اخیر، یادگیری زبانهای خارجی برای بشر مشکل چندانی نبوده است و به صورت
طبیعی اگر شخصی در معرض زبان مردمی دیگر به مدت خاصی قرار میگرفت آن را
فرا مىگرفت. ولی در عصر حاضر با توجه به هزینههای زیادی که توسط اشخاص،
مؤسسات و دولتهای مختلف صورت مىگیرد، بازده کم این همه هزینههای
مختلف، متخصصان و تئوریسینهای زبان را بر آن واداشت که بر روند آموزش
زبان تجدید نظر اساسی داشته باشند.
متخصصان زبان بعد از سالها تحقیق و بررسی علل عدم موفقیت و
بازده پایین کلاسهای آموزشی فعلی به این نتیجه رسیدهاند، برگشت به شیوه
یادگیری زبان مادری و ترکیب آن با تکنولوژی پیشرفته امروزی، به علاوه
داشتن انگیزه کافی و استمرار و پشتکار در یادگیری زبان مهمترین و
مؤثرترین شیوه یادگیری زبان خارجی میباشد.
معایب سیستمهای آموزشی زبان در حال حاضر
1. ترتیب غیرصحیح مهارتهای یادگیری زبان
2. استفاده از منابع یادگیری (صوتی، تصویری، متنی و معلم) غیراصلى و ناکافی
3. آموزش گرامر به صورت فعال
4. یادگیری کلمات به صورت منفرد
5. استفاده از منابع رسمی و عدم استفاده از زبان محاورهای بروز و کاربردی
6. عدم ایجاد انگیزه در دانش آموز
7. هزینه مادی و وقت زیاد
8. عدم دسترسی همگان به کلاسهای آموزشی و منعطف نبودن زمان کلاس
9. عدم استمرار و غوطهور شدن در زبان خارجی
10. استفاده از ترجمه به زبان مادری
11. تصحیح دانشآموز
12. تکرار جمله به جای خلق جمله
13. عدم آشنایی معلم و دانشآموز به فرهنگ مردم و کشور زبان مورد نظر
14. خسته کننده بودن کلاس
15. ایجاد وابستگی دانشآموز به معلم و کلاس
سیستم یادگیری به روش SFLL
در سیستم یادگیری هوشمند دانشآموز به جای
آموزش دیدن یاد مىگیرد و نقش اصلی را دارد، خلاف نظام فعلی که معلم نقش
اصلی را دارد. معلم فقط دو وظیفه مهم دارد که عبارتند از: ایجاد انگیزه قوی
و محرک که دانشآموز بتواند با آن به حرکت قوی و مستمر خود ادامه دهد، و
دیگری معرفی منابع صحیح که دانشآموز با استفاده از آنها بتواند
مهارتهای چهارگانه زبان را کامل فرا گیرد.
در عصر حاضر که یادگیری زبانهای خارجی رایج
میتواند بالقوه منافع مادی فراوانی را برای یادگیرنده آن به ارمغان
بیاورد و با توجه به این نکته که مشاغل و رشتههای تحصیلی زیادی در حال
حاضر احتیاج به فراگیری زبان خارجی دارند و همچنین یادگیری زبان خارجی جهت
ارتباط با مردم و دعوت آنها به سمت خیر و صلاح، این انگیزه به اندازه
کافی وجود دارد یا میتواند وجود داشته باشد.
انسان هر زبانی که یاد میگیرد در بین مردم
آن زبان احساس غربت نمیکند، به عبارتی زبان عامل مهمی در جهت تقویت رابطه
بین فرهنگهای مختلف است. یادگیری زبان خارجی باعث ازدواج، داد و ستد و
کسب علوم مختلف از فرهنگهای مختلف از گوشه و کنار این کره پهناور
میشود.
در مورد منابع صحیح نیز با توجه به نفوذ روزافزون انواع تکنولوژی مانند دستگاههای پخش CD/DVD،
دستگاه موبایل، تبلت، کامپیوتر، دستگاههای پخش صوتی و تصویری قابل حمل،
گیرندههای ماهوارهای، اینترنت و حجم وسیعی از وب سایتهای متنوعی که به
صورت رایگان یا با مبلغ بسیار کم در حال ارائه منابع اصلى به اکثر زبانها
و لهجههای دنیا به صورت رسمی و محاورهای حتی در دورافتادهترین نقاط
این کره خاکی هستند دیگر بهانهای از این بابت جهت یاد نگرفتن زبان وجود
ندارد.
با اجرای این سیستم هر شخص خود به تنهایی هم قادر خواهد بود شروع
به یادگیری زبان خارجی نماید، کاری که مؤلف این مقاله و هزاران نفر در
سراسر جهان در مورد خود سالیان سال انجام داده و نتیجه مفید آن را هم دیده و
تجربه کردهاند.
در این روش، یادگیری زبان دوم و بعد از آن به
نسبتی شبیه یادگیری زبان اول صورت میگیرد، بدین صورت که همانطور که
کودک تا مدت زیادی فقط میشنود (به صورت اصلى، زیاد و مستمر) و بعد از دو
سال تازه شروع به ادای بعضی کلمات ساده مىکند و به تدریج کلمات و جملات
را روانتر و با اشتباه کمتر ادا مىکند، ما نیز تا مدت زیادی مثلاً شش
ماه تا یک سال، بیشتر به زبان مورد نظر گوش فرا مىدهیم (به صورت صوتی یا
تصویری).
یکی از مشکلاتی که بشر در طول تاریخ و به
خصوص عصر حاضر با آن مواجهه بوده و است این است که همه چیز را دوست دارد
سریع در اختیار داشته باشد. کیفیت چندان مهم نیست، کمیت اهمیت زیادی دارد
اگر در نهایت به ضررش هم تمام شود. به عنوان مثال اکثر محصولات غذایی و
کشاورزی که در حال حاضر در اکثر نقاط دنیا مصرف میشوند از نوع غیر
ارگانیک و مصنوعی هستند و به کمک مواد افزودنی و انواع هورمونهای رشد و
رنگهای مضر تولید انبوه و سریع میشوند و البته برای اکثر مردم این
مسئله اهمیت چندانی ندارد مهم این است که زیبا و لذیذ باشند و نحوه تولید و
خوب بودن چندان مهم نیستند. به همین ترتیب مردم دوست دارند با رفتن به چند
جلسه آموزشی زبان یا خواندن چند کتاب گرامر بتوانند راحت بشنوند و صحبت
کنند. به همین دلیل این روزها مردم راحت جذب تبلیغاتی میشوند که وعده
یادگیری فلان زبان خارجی را مثلا در ده جلسه یا با گوش و تکرار کردن چند
فایل صوتی را میدهند. همانطور که مصرف موادی که سریع و به روش غیر
ارگانیک تولید میشوند کم اثر و بعضاً مضر است، روشهای یادگیری سریع و
سطحی زبان خارجی نیز اکثرا بینتیجه و البته اتلاف هزینه میباشند.
مزایای سیستم یادگیری به روش SFLL
1. در این روش، یادگیری مهارتهای چهارگانه زبان به ترتیب اولویت و نحوه فراگیری زبان در مغز انسان صورت مىگیرد.
بدین
صورت که اول مهارتهای ورودی شنیدن و خواندن مطالب فرا گرفته مىشوند و
بعد از مدتی که مغز ما انباشته از حجم وسیعی از کلمات، جملات، نحوه تلفظ و
آهنگ بیان جملات شد، آن وقت به تدریج شروع به صحبت کردن و نوشتن مىکنیم.
الف) تصور کنید استخری که ده متر مربع مساحت و ده سانتیمتر
عمق داشته باشد. در این حجم آب نمیشود ماهی گرفت، شنا کرد، موج سواری و
کشتینوردی کرد. هر چقدر وسعت و عمق این استخر را زیادتر کنیم به اهداف ذکر
شده بیشتر نزدیک میشویم تا جایی که استخر به اقیانوس تبدیل میشود و ما
میتوانیم کاملاً در این اقیانوس غوطهور شویم و شنا کنیم. مراحل یادگیری
کلمات و اصطلاحات نیز به همین ترتیب است. در اوایل کار مجموعه کلماتی که
از زبان مورد نظر میدانیم وسعت کمی دارند و کم عمق هستند، یعنی ممکن است
در صورت عدم تمرین از یاد بروند، به تدریج که بیشتر میشنویم و میخوانیم
وسعت دیکشنری حافظه ما بیشتر میشود و عمیقتر میشوند یعنی آنها را
بیشتر درک میکنیم. این روند ادامه پیدا میکند تا جایی که ما در زبان
خارجی غوطهور میشویم و میتوانیم آزادانه شنا کنیم.
ب) یکی از دلایلی که در کلاسهای آموزشی فعلی دانشآموزان
زبانهای خارجی را غیر صحیح و با لهجههای عجیب و غریب و متفاوت از زبان
متکلمین بومی آن زبان یاد میگیرند (بعضی مواقع این اختلافات چنان فاحش
هستند که مردمان بومی آن زبان نیز از درک آن عاجز هستند)، معلمینی هستند که
خود بومی آن زبان نیستند و اشتباهات زیادی در گرامر، تلفظ کلمات، آهنگ
ادای جملات و استفاده از جملات و اصطلاحات رسمی و قدیمی به جای جملات و
اصطلاحات بروز و محاورهای مصطلح مرتکب میشوند و این اشتباهات طبیعتاً به
دانشآموزان منتقل میشود.
به جای یادگیری و استفاده از منابع غیر اصلى یا غیر بومی، در
این روش همانند کودک که زبان را از منبع اصلى یعنی والدین یاد مىگیرد، از
منابع صوتى، تصویری و متنی استفاده مىشود که توسط یک نفر بومی آن زبان
گفته یا نوشته شده باشد که در آن امکان اشتباه نزدیک به صفر است.
در حال
حاضر با توجه به فراگیر بودن منابع تکنولوژی مانند ماهواره و اینترنت،
یادگیری زبانهای مختلف حتی لهجههای مختلف از یک زبان، به راحتی
امکانپذیر است.
2. یکی از مهمترین دلایل عدم موفقیت و در نتیجه دلزدگی
دانشآموزان از کلاسهای رایج زبان، آموزش نکات دستوری یا گرامر به صورت
فعال است.
منظور از فعال این است که نکات گرامری در قالب کتابهای
گرامر و انواع تستها به دانشآموز تحمیل مىشود که بر طبق آنها جملات
را بسازد در حالى که برای درست صحبت کردن نیازی به دانستن و حفظ نکات
پیچیده دستوری که در هر زبانی وجود دارند نیست، بلکه نیاز به رعایت کردن
آنها است و مىشود آنها را به روش آسان و غیر فعال یعنی با شنیدن و
خواندن مطالب صحیح و اصلى فرا گرفت؛ و تنها فرق این است که در این روش شخص
اسامی نکات گرامری را نمیداند ولی آنها را کاملاً رعایت مىکند، چون
صدها بار صحیح شنیده و خوانده و همانطور آنها را درست تقلید مىکند.
چه
فردی عامی باشد و چه استاد ادبیات، هر دو زبان بومی یا زبانی که فرا
گرفتهاند را به درستی و بدون اشتباه صحبت میکنند ولی فرقشان در این است
که استاد ادبیات نکات دستوری را حفظ کرده و میداند، ولی یک شخص معمولی
این توانایی را ندارد و این هم در صحبت کردن روزانه نیازی نیست.
3. بهترین روش یادگیری کلمات، یادگیری آنها در قالب جملات
صحیح میباشد. به همین صورت ما نیز زبان اولمان را از والدینمان فرا
گرفتهایم. اگر کلمات به صورت جدا یاد گرفته شوند، به سرعت فراموش میشوند
و دانشآموز وقت زیادی را صرف یادگیریشان خواهد کرد در حالی که بعد از
مدتی فراموش میشوند، چون مغز انسان جملات (یک رشته کلمات که با هم معنی
خاصی را دارند) را خیلی بهتر درک میکند و آنها را به آسانی ثبت خواهد
کرد. کودک نیز تا سن دو تا سه سالگی هزاران و شاید میلیونها جمله با تلفظ
و گرامر صحیح با سرعت معمول و طبیعی از اطرافیان خود میشنود و آنها را
به خاطر میسپارد و بعد از آن قادر خواهد بود آنها را به شکل صحیح
تکرار کند.
نیازی نیست دانش آموز لیستهای بلند بالایی را تحت عنوان
هزار یا دو هزار کلمه کاربردی در فلان زبان خارجی را به خاطر بسپارد که
البته بعد از مدت کوتاهی اکثر آنها فراموش میشوند. معمولاً مطالبی که
به صورت انبوه و در مدت کمی وارد حافظه میشوند، به همان سرعتی که وارد
میشوند خارج میشوند و مطالبی که به تدریج و در مدت زمان نسبتاً طولانی و
با تمرین زیاد وارد حافظه میشوند، در حافظه حک میشوند و به سختی خارج
میشوند.
با روش SFLL دانشآموز قادر خواهد بود کلمات و جملات کاربردی را به روش طبیعی، ماندگار، لذتبخش، معنیدار و بدون هیچ استرسی یاد بگیرد.
4. تقریباً اکثر زبانهای زنده دنیا به دو شکل رسمی و
محاورهای کاربرد دارند. وجه رسمی زبان کمتر جنبه کاربردی در زندگی روزمره
مردم دارد و بیشتر در مجامع رسمی مانند اخبار رادیو، تلویزیون و جلسات
مقامات رسمی و همچنین منابع متنی مانند روزنامهها، مجلات، کتابها و
سایتهای اینترنتی کاربرد دارد.
زبان محاورهای بیشتر در صحبت کردن و شنیدن روزمره کاربرد
دارد و و اکثر مردم به زبان محاورهای خیلی بیشتر از جنبه رسمی آن نیاز
دارند گرچه زبان رسمی نیز اهمیت خاص خود را دارد و نباید از اهمیت آن غافل
شد. بنابراین یادگیری زبان محاورهای اولویت بیشتری دارد و به همان نسبت
جهت یادگیری آن نیز بیشتر باید هزینه شود.
ولی متأسفانه در اکثر
کلاسهای رایج به بخش رسمی بیشتر توجه میشود و نتیجه، آن میشود که
دانشآموز به زبان محاورهای کاملاً ناآشنا میشود و هنگامی که خود را در
دنیای واقعی بین آن عده از مردم میبیند خود را خیلی پایینتر از بقیه،
از جهت صحبت کردن و درک صحبت دیگران میبیند و اعتماد به نفس خود را از
دست میدهد و احساس میکند که سالیان سال هزینه بدون نتیجه داشته است.
نمونههای همچنین افرادی زیاد هستند، افرادی که مثلاً زبان عربی را در
مجامع دانشگاهی و به صورت رسمی و یا جهت ترجمه متون عربی فرا گرفتهاند،
هنگامی که به کشورهای عرب زبان سفر میکنند، عربی مصطلح بین مردم را
متفاوت از عربی که تاکنون یاد گرفتهاند مییابند که این ضربه بزرگی برای
آنها محسوب میشود و به همین ترتیب کسانی که در مؤسسات آموزش زبان دولتی
یا خصوصی زبان انگلیسی را آموختهاند ولی هنگام مهاجرت به کشورهای انگلیسی
زبان با مشکل مواجهه شدهاند. بنده (مؤلف) خود شخصاً چند مورد از این
افراد در مورد زبان عربی و انگلیسی را میشناسم.
در روش SFLL
به هر دو بخش زبان هر کدام به نسبت اولویت اهمیت داده میشود. دانشآموز
با توجه به اهداف، شرایط و سلیقههای خود میتواند از منابع غنی نوشتاری و
گفتاری محاورهای و رسمی استفاده کند.
5. چند دلیل عدم استقبال دانشآموزان از کلاسهای موجود؛
شهریه بالا، از دست رفتن وقت زیاد با توجه به زمان خود کلاسها و زمان
رسیدن به کلاس و برگشتن از کلاس و منعطف نبودن زمان کلاسها میباشد.
در
حالی که در این روش هوشمند مشکلات فوق وجود ندارند. در این روش دانشآمور
هرجا که باشد حتی اگر از هیچ وسیله صوتی و تصویری نیز استفاده نکند فقط
کافی است در بین مردم زبان مورد نظر باشد تا آن زبان را به طور کامل فرا
گیرد.
اگر شخصی از یک یا چند وسیلهى الکترونیکی مانند دستگاههای پخش CD/DVD،
دستگاههای پخش فایلهای صوتی و تصویری، ماهواره، کامپیوتر یا موبایل
استفاده میکند میتواند جهت یادگیری از این ابزارها به نحو احسن استفاده
کند و سریعتر به هدف مورد نظر در بخش یادگیری زبان برسد.
6. یکی از میراثهای سیستم آموزشی زبان فعلی دانشآموزانی
هستند که قدرت تفکر و خلق جملات در زبان خارجی را ندارند به دلیل اینکه
دانشآموزان جملات شنیده شده یا خوانده شده را تکرار میکنند و خود سعی
نمیکنند با کلمات کلیدی جملات جدیدی را بسازند.
در سیستم هوشمند
دانشآموز بعد از شنیدن و خواندن مطالب به زبان مورد نظر به مدت طولانی و
مستمر، قادر خواهد بود خود با توجه به حجم وسیع جملات وارد شده، خروجی خوبی
داشته باشد، به عبارتی بتواند خوب صحبت کند و بنویسد و البته قبل از
آنها مطالب گفته شده با سرعت معمول را کامل درک کند و مطالب نوشته شده را
بدون نیاز به دیکشنری خوب بخواند و همچنین قادر خواهد بود به زبان مورد
نظر در مغز خود فکر کند.
به همین دلیل است که کودک هنگام صحبت کردن قادر است کلمات و اصطلاحات شنیده شده را در قالب جملاتی متفاوت به کار گیرد.
7. دوندهای را در نظر بگیرید. در پیست دو مقابل چشمان
میلیونها نفر که به طور زنده او را میبینند و در حالی که بدنش گرم شده
با سرعت در حال دویدن است، در همین اثنا اگر به مانعی برخورد کند و به مدت
چند دقیقه نتواند بدود بدنش سرد خواهد شد و مدت زمانی بیشتر طول خواهد کشید
تا بتواند بدود و به سرعت اولیه برسد و البته اگر مانعی دیگر در مسیرش
نباشد، و البته این دونده شاید به خاطر سرخوردگی و شرمندگی از این مسئله
دیگر نتواند به مسیر خود ادامه دهد.
همین مورد در خیلی از کلاسهای
متداول زبان وجود دارد، به این ترتیب که معلم یکی از دانشآموزان را احضار
میکند تا مطلبی را جلوی همه بگوید یا بیوگرافی همه افراد فامیل خود را به
استماع همه دانشآموزان برساند. کافی است دانشآموز کوچکترین اشتباهی در
تلفظ یا گرامر خود داشته باشد، اگر این دانشآموز با صدای خنده
همکلاسیهای خود شرمنده نشود قطعاً با صدای معلم که او را تصحیح میکند
شرمنده میشود و سرعتش گرفته خواهد شد. اگر چند مورد این مسئله برای یک
دانشآموز اتفاق بیفتد دیگر ایشان روحیهای جهت حضور در کلاس را نخواهد
داشت.
در مورد کودک این مسئله متفاوت است. والدین خود به این نکته
کاملاً واقف هستند که فرزند کوچکشان ممکن است در بیان مطالب اشتباهاتی
داشته باشد به همین جهت صبر میکنند تا کودک به طور طبیعی خود اشتباهاتش
را بعد از شنیدن معادل درست از دیگران یا والدین که جنبه الگو برای او را
دارند تصحیح کند و البته والدین نیز خود وقت و حوصله کافی را ندارند تا
اشتباهات کودک را تصحیح کنند.
در این روش هوشمند نیز با الگو برداری از طبیعت زبان مادری،
دانشآموز در صورت انجام اشتباه در تلفظ یا گرامر هیچ موقع توسط متکلم بومی
آن زبان تصحیح نخواهد شد، بلکه با گذشت زمان و شنیدن معادلهای صحیح آن
از زبان افراد بومی که جنبه الگو را دارند خود را تصحیح میکند و بعد از
گذشت مدتی میتواند همانند افراد بومی بشنود، بخواند، صحبت کند و بنویسد.
مزیت خود اصلاحی بر دیگران اصلاحی باعث خواهد شد که سرعت ما در پیست
یادگیری زبان کند نشده و همچنین در مقابل دیگران ضایع نشویم.
8. یکی دیگر از معایب سیستمهای آموزشی فعلی عدم ایجاد محیطی است که دانشآموز بتواند به صورت مستمر در معرض زبان خارجی باشد.
دانشآموز
یک یا دو جلسه در هفته که آن هم دو سه ساعت ممکن است بیشتر نباشد در کلاس
آموزشی به سر میبرد و بعد از آن در محیطی قرار میگیرد که تا هفته بعد
هیچ تماسی با زبان مورد نظر ندارد و به اصطلاح در زبان مورد نظر غرق نشده
است.
به همین دلیل پیشرفت دانشآموز بسیار کم بوده و ممکن است به همین
دلیل بعد از مدتی کلاس را ترک کند که مسلماً این خواسته معلم و دانشآموز
نیست.
در سیستم هوشمند به علت کم هزینه و در دسترس بودن منابع یادگیرى و
اینکه دانشآموز در این روش کاملاً به خود وابسته است تا به دیگران، دانش
آموز میتواند خود را در محیط زبان خارجی غرق کند و اصطلاحاً به این کار Immersion می گویند.
Immersion از کلمه Immerse
به معنای غوطهور ساختن شیئی در مایعی به طور کامل، طوری که کاملاً آن شیئ
در مایه فرو رود گفته میشود؛ و البته هر چقدر این شیئ بیشتر در مایع فرو
رود بیشتر خیس یا حل خواهد شد.
یکی از دلایلی که کودکان زبان مادری را سریع یاد میگیرند
نیز همین است که محیط اطرافشان کاملاً به این زبان صحبت میکنند و نیز به
همین دلیل اگر زبان مادری یکی از والدین متفاوت باشد یا در محیط کوچه و
بازار و مدرسه با زبانهای دیگری در ارتباط باشد میتواند سریع زبانهای
دیگر را یاد بگیرد. شخصاً کودکان زیادی را میشناسم که با این شرایط
توانستهاند در سنین کودکی چند زبان را یاد بگیرند. (یکی از مزیتهای
ازدواج بین فرهنگهای متفاوت)
دانشآموز نیز اگر بتواند در محیط واقعی زندگی خود، محیطی را
شبیه سازی کند که زبان خارجی در آن کاربرد داشته باشد، مهارتهای چهارگانه
زبان را سریعتر فرا خواهد گرفت. به همین دلیل کسانی که در یک کشور خارجی
هستند خیلی زودتر از بقیه زبان آن مردم را فرا میگیرند. هر شخص حتی در
کشور خود نیز میتواند این محیط را شبیه سازی کند یعنی تا جایی که
میتواند با دیگران با آن زبان صحبت کند، بنویسد، بشنود و بخواند.
9. یکی از موانع در سر راه یادگیری سریع زبان خارجی استفاده
از ترجمه به زبان مادری است. هر اندازه تکیه دانشآموز به زبان مادری در
راه یادگیری زبان خارجی بیشتر باشد سرعت یادگیری نیز پایینتر است.
مهمترین دلایل عدم استفاده از ترجمه در راه یادگیری زبان خارجی به این
شرح است:
الف) معمولاً کلمات و اصطلاحات یک زبان معادل دقیق در
زبانهای دیگر را ندارند و بنابراین ترجمهها نیز معمولاً کاملاً برابر
اصل نیستند. گاهی اوقات حتی معادل غیر دقیق نیز وجود ندارند و جهت ترجمه یک
کلمه به یک جمله نیاز است.
ب) درست است که با دیدن ترجمه یک کلمه یا اصطلاح معنی آن
زودتر در ذهن شکل میگیرد ولی به همان نسبت چون دانشآموز جهت یادگیری آن
کمتر زحمت کشیده و تمرین کرده و کمتر در معرض آن کلمه و اصطلاح بوده، معنی
آن نیز سریعتر از ذهن خارج میشود، در حالی که یادگیری معانی کلمات و
اصطلاحات بشیوه ارگانیک (منابع اصیل، مستمر و زیاد) و با استفاده از
دیکشنریهای تصویری، دیدن فیلم یا قرار گرفتن در محیط واقعی، بصورت طبیعی و
تدریجی تکمیل میگردد و نقش آنها در ذهن حکاکی میشوند و دیرتر فراموش
میشوند.
یکی از سوالاتی که خیلی از افراد مطرح میکنند اینست که چطور
میشود موقعی که شخصی اصلا زبان مورد نظر را نمیداند بدون استفاده از
ترجمه، معانی کلمات و اصطلاحات را درک کند. جواب اینست که در یادگیری
بهشیوه هوشمند و ارگانیک، دانشآموز از مطالب و منابع شنیداری و بعدا
خواندنی در حد مبتدیان شروع میکند و با استفاده از منابع ذکر شده و البته
بهصورت زیاد و مستمر معانی بتدریج در ذهن شکل میگیرند و ماندگار میشوند.
مثلا اگر شما بتوانید اخبار روزانه را از تلویزیونهای خارجی زبان هر روز
با دقت دنبال کنید، مغز شما تصاویر وقایع با صحبتهای گوینده را به هم مرتبط
میسازد و بعد از مدتی براحتی میتوانید صحبت گوینده را بدون مکث درک کنید.
در ضمن از فیلم و سریالهای خارجی سالم و قانونی (مسئله کپی رایت) از طریق
ماهواره یا اینترنت نیز نباید غافل شد.
ج) یکی از اهداف یادگیری زبان خارجی یادگیری مهارتهای زبانی
تا حدی است که به متکلم بومی نزدیک باشد. یکی از موانع در این راه، فرایند
ترجمه است.
تصور کنید توریستی به یک نفر در خیابان برمیخورد و یک جمله ساده میپرسد. مثلاً:
Where could I get the map of the city?
اگر شخص مورد نظر به سیستم ترجمه و گرامر عادت کرده باشد، این پروسه برای او اتفاق می افتد:
شنیدن جمله خارجی--> ترجمه آن به زبان مادری یا رسمی کشور
--> پیدا کردن جواب به زبان مادری --> ترجمه آن به زبان خارجی مورد
نظر --> بررسی جمله از نظر نکات گرامری که کاملا صحیح باشد --> بیان
جمله به شیوهای که توریست درمانده بتواند بفهمد (البته اگر تا این لحظه
توریست نرفته باشد). در پروسه یادگیری زبان معمولا هر ترجمه به زبان مادری،
ترجمه عکس آن نیز به دنبال دارد.
یکی از نکات مهم در شنیدن و صحبت کردن این است که بتوانیم
صحبتهای یک نفر بومی زبان خارجی با سرعت معمول، و بدون فکر کردن بفهمیم. و
همچنین بتوانیم با سرعت و بدون مکث صحبت کنیم یا جواب دهیم. اگر به پروسه
بالا نگاه کنیم سه مرحله ترجمه و گرامر که در مجموع سه مرحله وقتگیر هستند
را به راحتی و با کمی تمرین میتوانیم حذف کنیم.
در مورد یادگیری گرامر به شیوه غیر فعال یا ناخودآگاه قبلاً
توضیحاتی داده شد. در مورد ترجمه نیز بهتر است از دیکشنریهای تک زبانه که
در ضمن شامل عکس و تلفظ کلمات نیز میباشند استفاده شود. در اوایل از
منابع صوتی و تصویری با سرعت کم یا با زیرنویس یا متن همراه که به همان زبان هستند به مقدار زیاد و روزانه استفاده شود.
10. هر اندازه علاقه و آشنایی ما به فرهنگی بیشتر باشد یادگیری زبان آن فرهنگ نیز راحتتر است.
به
همین دلیل افرادی که از فرهنگهای خارجی مثلا عربی یا غربی به دلایل واهی
بدشان میآید، اگر بنا به دلایلی مجبور شوند زبان آنها را فرا بگیرند
با مشکل مواجهه خواهند شد و گاهاً مشاهده شده که بعد از سالها تلاش
بیثمر از ادامه راه صرف نظر کردهاند و این احساس بدبینی و تنفر به نسبت
فرهنگهای دیگران مانند پوست گردو دورشان را احاطه کرده که زبان خارجی
نتواند در آنها نفوذ کند ولی این عامل مهم روانشناسی غالبا کم یا
بیاهمیت تلقی میشود. در سیستم هوشمند چون دانشآموز خود را به صورت
بالقوه و بالفعل در معرض زبان خارجی (به وسیله استفاده از مظاهر تکنولوژی
یا حضور در بین مردم آن زبان) قرار میدهد معمولاً این مسئله به ندرت وجود
دارد و حتی خود را به تدریج علاقهمندتر به فرهنگ مورد نظر میسازد چون
زبان زیر مجموعه فرهنگ است و هر قدر در زبان مورد نظر بیشتر پیشرفت میکند
فرهنگ مردم آن زبان نیز پیش او محبوبتر میشود. البته معلمین
میتوانند با آشنا ساختن دانشآموزان با فرهنگ مورد نظر قدمهای مثبتی در
این راه بردارند. این مسئله در یادگیری لهجهای خاص از زبان خارجی بیشتر
اهمیت خود را نشان میدهد.
به قول نلسون ماندلا اگر با شخصی به زبانی
که میفهمد ولی زبان مادریش نیست صحبت شود، آن صحبتها را با مغز خود درک
میکند و چندان احساس نزدیکی نمیکند ولی اگر به زبان مادریش با او صحبت
شود، صحبت طرف مقابل اگر چه شخص خارجی نیز باشد با قلبش درک میکند و
احساس محبت و نزدیکی میکند.
11. ایجاد اعتماد به نفس یکی از دستاوردهای مهم SFLL
است. در این سیستم تمام ابزارهای مورد نیاز جهت پیشرفت در زبان خارجی
مستقل از کلاس یا معلم است و به خود دانشآموز وابسته است. او به شخص یا
مکان خاصی وابسته نیست، خود را تصحیح میکند و خود مراحل پیشرفتش را
ارزیابی میکند. هر کجا که باشد به وسیله منابع یادگیری متنوع و حداقل یکی
از مظاهر تکنولوژی که در عصر حاضر در دسترس همگان قرار گرفته است و همچنین
انگیزه کافی که میتواند درونی و بیرونی باشد به پیشرفت خود ادامه دهد.
یکی از اهداف روش هوشمند، نهادینه کردن آموزش غیر انحصاری، رایگان یا با هزینه کم، فراگیر، مستقل و خودکفا برای بشریت میباشد.
12. به دلایل فوق که ذکر شد کلاسهای آموزشی رایج (خصوصی و
دولتی) از جذابیت لازم برخوردار نیستند و دانشآموزان بعد از مدتی به دلیل
نتیجه نگرفتن از هزینههای انجام شده عطای کلاسها را به لقایش میبخشند
(کلاسهای اختیاری) و به کلاس یا سیستم آموزشی دیگری مراجعه میکنند که
آن هم با توجه به شرایط تقریباً مشابه اثری مشابه خواهد داشت.
انسان
طبیعتاً هر کاری را که بیشتر دوست دارد، بیشتر انجام میدهد و هر کاری را
که بیشتر انجام میدهد، در انجام آن مهارت بیشتری کسب میکند. بنابراین
بهترین راه جهت ترغیب کردن شخصی به انجام کاری و ادامه دادن آن، آمیختن
مقداری لذت مادی یا معنوی با آن کار میباشد.
این سنت خداوند در امور خلقت است. به عنوان مثال هیچ موقع خدا
به انسان تحکم نکرده است که حتماً باید جهت ادامه حیات، بخورد و بیاشامد
چرا که خود آنها را خلق کرده و آنها را بیشتر از همه میشناسد که این
روش مؤثر نیست، بلکه در عمل غذا خوردن لذتی قرار داده که همه به خاطر آن
غذا میخورند (البته انسان بهمانند خیلی از موارد دیگر در این زمینه
مرتکب افراط و تفریطهای زیادی شده است).
در مورد یادگیری زبان خارجی نیز لذت میتواند موتور محرک قوی
باشد در جهت استمرار حرکت یادگیری که در صورت نبود آن پروسه به تدریج
متوقف میشود. بهتر است دانشآموز عمل یادگیری زبان خارجی را برای خود به
هر روشی که دوست دارد و بیشتر لذت میبرد انجام دهد تا استمرار آن تضمین
شود.
رهرو آن نیست گهی تند و گهی خسته رود رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
dahwat.com