- نویسنده : رسول صباغی
- تاریخ : ۳:٥٤ ب.ظ - ۱۳٩۱/٧/٢۱
- نظرات : (0)
1 حاجتی به یادآوری نیست که یکی از موثرترین شیوههای آشنایی با آثار فلسفی غرب در میان ما ترجمه آنها به زبان فارسی است؛ اما ترجمهای که وفادار به متن اصلی باشد و در عین حال سلیس و خوشخوان؛ که در غیر اینصورت، محصول عرضه شده به جای راهنمایی چاهنمایی میکند و مخاطب را به وهم و گمان و اضطراب افکنده، چیزی به دانش او نمیافزاید. تسلط مکفی به زبانهای مبدأ و مقصد، تلاش برای انتقال مراد مؤلف در قالب جملات درست ساخت و روان به مخاطب، مرعوب متن زبان اصلی نشدن و تلاش برای بازآفرینی متن در زبان مقصد بدون فدا کردن و مغفول نهادن مراد نویسنده به نحوی که متن تولید شده بوی ترجمه ندهد و جملات برگردانده شده تداعی کننده ساختار نحوی زبان مبدأ نباشند، انس و الفت با موضوع ترجمه... از مقومات فراهم آوردن ترجمه دلنشین و معرفتزاست. مؤلفه اخیر خصوصا در ترجمه متون فلسفی کلاسیک ضروری مینماید؛ چراکه تا مترجم با نظام فلسفی و زیست جهان فیلسوف مدنظر مأنوس نباشد، از درک همه دقایق و ظرایف مندرج در متن برنمیآید و چه بسا در مواردی، بهرغم جهدی که میکند، در فهم و انتقال مراد مؤلف به خطا میرود.
در این مقاله میکوشم با مدنظر قرار دادن مؤلفههای فوق، به ارزیابی ترجمه آثار اصلی ویتگنشتاین و آثاری که درباره ویتگنشتاین ترجمه شدهاند همت گمارم. بنا ندارم استقصای تام کنم و به همه آثار عرضه شده در این عرصه بپردازم، بلکه به مترجمینی خواهم پرداخت که از منظر نگارنده این سطور، احیاناً تأثیرگذارتر بوده، صرفاً به ذوقورزی و طبعآزمایی نپرداخته، در این وادی به طور جدی فعالیت کردهاند.
2 میرشمسالدین ادیب سلطانی، نویسنده و مترجم سرشناس معاصر، رساله منطقی ـ فلسفی ویتگنشتاین را حدوداً بیست سال پیش به فارسی برگرداند. ترجمه رساله منطقی ـ فلسفی اولین اثر ویتگنشتاین بود که پیش روی مخاطب فارسی زبان قرار گرفت. چنانکه میدانیم، این اثر کلاسیک فلسفی بههمراه کاوشهای فلسفی ویتگنشتاین و وجود و زمان هایدگر مهمترین و تاثیرگذارترین متون فلسفی قرن بیستماند. ایان هکینگ، فیلسوف تحلیلی مشهور معاصر، رساله منطقی ـ فلسفی و برادران کارامازوف داستایوفسکی را دو شاهکار ادبی ـ فرهنگیای میداند که نمایانگر اوج خلاقیت بشر غربیاند؛ دو شاهکاری که بنابر رأی او تا تمدن مغربزمین برپاست مکرر در مکرر خوانده میشوند. به گفته وی، در رساله منطقی ـ فلسفی برای نخستینبار و به نحو نبوغآمیزی در باب نسبت میان اندیشه، زبان و جهان بحث شده است، ترجمه ادیب سلطانی بسیار دقیق و موشکافانه است؛ وسواس و دقت علمی ایشان حقیقتاً ستودنی است. ایشان برای برگرداندن رساله منطقی ـ فلسفی از زبان آلمانی به فارسی، ترجمههای انگلیسی، فرانسوی و عربی این اثر را نیز پیش چشم داشته استد در عین حال، استعمال واژگان نامأنوس، نامتعارف و احیاناً مهجور از سلاست و خوشخوانی ترجمه کاسته است و در پارهای از موارد خواننده را دچار مشکل میکند. با این وجود ادیب سلطانی از نخستین کسانی است که فارسی زبانان را با نوشتههای فلسفی ویتگنشتاین آشنا کرد. سنت ویتگنشتاین پژوهی در ایران مدیون زحمات بیشائبه ایشان است.
3 مرحوم سهراب علوینیا از دانشآموختگان فلسفه تحلیلی در بریتانیا بود که علاوه بر تألیف معرفتشناسی ریاضی ویتگنشتاین و کواین، دو اثر درباب فلسفه ویتگنشتاین را نیز ترجمه کرد: درآمدی بر رساله منطقی ـ فلسفی ویتگنشتاین، نوشته هاورد ماونس و ماهیت بشر از دیدگاه ویتگنشتاین نوشته پیتر هکر. هر دو کتاب از آثار خوبی هستند که در باره فلسفه ویتگنشتاین نوشته شدهاند؛ نویسندگان آنان از ویتگنشتاینپژوهان سرشناس معاصر هستند. ایامی که در انگلستان، فلسفه میخواندم در برخی از دپارتمانهای فلسفه، درآمدی بر رساله منطقی ـ فلسفی ماونس در درس «تراکتاتوس ویتگنشتاین» تدریس میشد. از حسن انتخاب مرحوم علوینیا برای ترجمه که بگذریم، محصولی که فراهم آمده انصافاً خیلی خوب و معرفتبخش است. ایشان هم زبان انگلیسی را به خوبی میدانست و هم فارسی خوبی داشت (از آن رو که دلی در گرو آموزههای عرفانی داشت، متون کلاسیک ادبی ـ عرفانی را مکرر در مکرر میخواند و ذخیره واژگانی چشمگیری داشت و با فارسینویسی سلیس و روان به نیکی آشنا بود). انس و الفت کافی با موضوع ترجمه داشت و در عین حال حین ترجمه مرعوب متن اصلی نمیشد و به بازآفرینی متن در زبان فارسی میپرداخت. خواندن دو ترجمه ایشان مدخل خوبی برای آشنایی با فلسفه ویتگنشتاین است؛ هرچند بهتر است اثر هاورد ماونس با استاد خوانده شود؛ چرا که بخشهایی از کتاب فنی است و بدون تبیین استاد چندان رهگشا نیست.
4 مالک حسینی از دانشآموختگان فلسفه غرب در آلمان است که رساله دکترای خویش را در باب مفهوم “حکمت” در فلسفه ویتگنشتاین نوشته است. برگردان فارسی این رساله ذیل عنوان ویتگنشتاین و حکمت به فارسی منتشر شده است. ایشان سه اثر از آثار اصلی ویتگنشتاین را به فارسی ترجمه کرده است: کتاب آبی، برگهها و در باب یقین. همچنین منتخباتی از سخنان ویتگنشتاین در دو مقوله اخلاق و دین را به همراه بابک عباسی تحت عنوان درباره دین و اخلاق به فارسی برگردانده است. در عین حال گفتنی / ناگفتنی نوشته ویلهلم فسنکول که حاوی سه مقاله درباره فلسفه ویتگنشتاین است نیز توسط ایشان به فارسی برگردانده شده است. ارزش کار حسینی در این است که به سر وقت آثار اصلی ویتگنشتاین رفته و ترجمه روان، دقیق و قابل اعتمادی از آنها بهدست داده است. در این میان، خصوصاً ویراست جدید سه زبانه در باب یقین و درباره دین و اخلاق مثال زدنیاند که هم خوشخواناند و هم احیاناً خطاهای راهیافته بدانها خیلی حداقلی است. تسلط ایشان بر زبان آلمانی به انضمام شم زبانی خوب و فارسینویسی سلیس مزید بر علت شده تا ما با ترجمههای استانداردی از ایشان مواجه باشیم. انصافاً انتشار ترجمههای ایشان سهم چشمگیری در بهبود وضعیت ویتگنشتاینپژوهی در میان ما داشته است.
5 ایرج قانونی از دیگر مترجمین آثار ویتگنشتاین است. از میان کارهای اصلی ویتگنشتاین، ایشان به ترجمه کتاب آبی و قهوهای همت گمارده و از آثاری که درباره ویتگنشتاین نوشته شده، ویتگنشتاین و پژوهشهای فلسفی نوشته ماری مکگین را به فارسی برگردانده است. کتاب آبی و قهوهای متعلق به دورانگذار ویتگنشتاین است؛ دورانی که از بازگشت مجدد به کمبریج در 1929 آغاز میشود و تا 1933 به طول میانجامد. در این ایام لودویگ میانسال مشغول وارسی و واکاوی بنیادین نظام فلسفی خویش است و رفته رفته از نظریه تصویری معنا فاصله گرفته و بهجای سوژه متافیزیکی، از سوژه تجربی و چگونگی تعامل او با جهان پیرامون برای تبیین حدود و ثغور سخن معنادار سخن به میان میآورد. خواندن این کتاب برای کسانی که تحولات فلسفی این دوران را رصد میکنند، بسیار سودمند است. همچنین ویتگنشتاین و پژوهشهای فلسفی اثر خوبی است که به وسیله یکی از ویتگنشتاینپژوهان مشهور معاصر به رشته تحریر درآمده و اکنون بهصورت کتاب درسی در دپارتمانهای فلسفه انگستان جهت آشنایی با کاوشهای فلسفی (پژوهشهای فلسفی) در مقاطع لیسانس و فوقلیسانس تدریس میشود. خواننده فارسی زبان نیز میتواند با خواندن این کتاب با مهمترین اثر دوران دوم فلسفی ویتگنشتاین آشنایی خوبی کسب کند. از حسن انتخاب قانونی که بگذریم، ترجمههای ایشان از این آثار، روی همرفته خوب، قابل استفاده و کم و بیش روان است.
6 مرحوم فریدون فاطمی، مترجم نامآشنای معاصر، کاوشهای فلسفی ویتگنشتاین را در ابتدای دهه هشتاد شمسی به فارسی برگرداند. چنانکه پیشتر آمد، این اثر از آثار کلاسیک و دورانساز فلسفی قرن بیستم است. هرچند ترجمه فاطمی کم و بیش روان است و ابهام چندانی ندارد، اما در مواردی خطاهایی به ترجمه ایشان راه یافته و از دقت و صحت ترجمه کاسته است. با وجود اینکه ایشان زحمت زیادی متقبل شده و یکی از متون فلسفی کلاسیک قرن بیستم را ترجمه کرده، اما ای کاش زمان بیشتری (چه از سوی مترجم و چه از سوی ناشر) جهت ویرایش و بازبینی مجدد این کار صرف میشد تا محصولی با کیفیت بهتر به بازار عرضه میشد. با این همه، ترجمه کنونی با احتیاط قابل استفاده است و در جای خود میتواند رهگشا باشد. امیدواریم ترجمه دقیقتر و روانتری از این اثر کلاسیک فلسفی در آینده نزدیک در دسترس اهالی فلسفه این دیار قرار گیرد.
7 همایون کاکاسلطانی از دیگر مترجمین آثار ویتگنشتاین است. آثاری چون خاطراتی از ویتگنشتاین، نوشته نورمن ملکم، درآمدی بر رساله منطقی ـ فلسفی نوشته الیزابت آنسکوم و فرهنگ اصطلاحات ویتگنشتاین، نوشته یوهان هانس ـ گلاک به وسیله ایشان به فارسی برگردانده شده است. هر سه نویسنده از ویتگنشتاینپژوهان شهیر معاصرند. ملکم و آنسکوم از شاگردان ویتگنشتاین بودند و از نزدیک با او حشر و نشر داشتند؛ هانس ـ گلاک نیز هم مورخ فلسفه تحلیلی است و هم آثاری چند درباره فلسفه ویتگنشتاین منتشر کرده است. دو اثر آنسکوم و هانس ـ گلاک آثار مهم و کلاسیکی در جهت بسط و تبیین مؤلفههای مختلف نظام فلسفی ویتگنشتایناند و بسیار به کار دانشجویان و فلسفهپژوهان میآیند. برخلاف خاطراتی از ویتگنشتاین که ترجمه قابل قبولی دارد، متأسفانه دو اثر دیگر به خوبی ترجمه نشدهاند و چندان قابل استفاده نیستند. در پارهای از موارد جملات اشتباه ترجمه شدهاند و در مواردی دیگر ابهام و غموض در متن برگردانده شده دیده میشود. بهرغم زحمت زیادی که مترجم کشیده است، محصول کار رضایتبخش و قابل اعتماد نیست. کاش این دو اثر قبل از انتشار به دست بازبینی سپرده میشد و به آب ویرایش شسته میشد تا محصول موجه و معرفتبخشی فراهم میآمد. در این زمینه خصوصاً ناشر باید وسواس علمی بیشتری به خرج میداد و چنین آثاری را روانه بازار نمیکرد.
8 خوشبختانه سنت ویتگنشتاین پژوهی در ایران که در ابتدا به نهالی میمانست، به مدد زحمات بیشائبه مؤلفین و مترجمین و به رغم ناکاستیهای موجود، امروز بدل به درخت کم و بیش تنومندی شده است. آرزو کنیم که در آینده ترجمههای دقیق و سلیسی از دیگر آثار ویتگنشتاین و آثار مهمی که در باب این فیلسوف اتریشی ـ بریتانیایی نگاشته شدهاند و تاکنون یا ترجمه نشدهاند یا ترجمه خوبی از آنها در دست نیست، روانه بازار شود تا به غنای سنت ویتگنشتاینپژوهی در ایران بیفزاید
پینوشتها:
1- شخصاً تمام فقرات ترجمه ایشان را با ترجمه انگلیسی Brain McGuiness & David Pears مقابله کردهام و دقت و صحت آن را به رأیالعین دیدهام.
mehrnameh.ir
دسته بندی : مقالات فارسی درباره ترجمه