k

k

پیام های کوتاه
  • ۲۸ تیر ۹۲ , ۱۴:۰۵
    %)
آخرین مطالب
  • ۹۵/۰۵/۱۷
    kkk
آخرین نظرات
  • ۵ دی ۹۴، ۱۱:۲۸ - سعید
    مرسی

۳۱۳ مطلب با موضوع «مسیر زندگی من :: Money :: Knowledge, Skills, Expertise :: Languages :: ارشد» ثبت شده است


1.  مترجم با انتخاب های زیادی روبرو هست که برای اینکه انتخابش درست باشه باشه طبق نظریه ترجمه عمل کنه .

La traduction appelle une theorie en acte, Jean-Rene Ladmiral   میگه ترجمه همون نظریه در عمل هست ( یعنی کار سختیه دیگه *:-? thinking )









 کتاب :

A translator, perhaps more than any other practitioner of a profession, is continually faced with choices, for instance when he has to translate words denoting quality, the words of the mental world (adjectives, adverbs, adjectival nouns, e.g. 'good', 'well*, 'goodness'), rather than objects or events. In making his choice, he is intuitively or consciously following a theory of translation, just as any teacher of grammar teaches a theory of linguistics. La traduction appelle une theorie en acte, Jean-Rene Ladmiral has written. Translation calls on a theory in action; the translator reviews the criteria for the various options before he makes his selection as a procedure in his translating activity..


تو speaking به چندتا چیز توجه داشت یکی intonation هستش و یکی دیگه معنی متن که بش میگن ( Freezing ) .

 


انواع جمله : ساده - مرکب - مشتق

  - ساده : جمله ای که فقط یک فعل داشته باشه ساده نامیده میشه و جمله ای که ساده ای که معنی کامل داشته باشه , مستقل نامیده میشه . جمله ساده ای که معنی کامل نداشته باشه فراکرد هست . که تو جمله های مرکب جند تا فراکرد میان که معنی هم رو تکمیل میکنن . که با کمک حرف ربط یا مکث پشت سر هم میان . مثل : هوا سرد شد , بخاری را روشن کردم . ولی تو مشتق کنار هم نمییان و محسوس نیستند مثل : برادرم که پژشک است در شیراز زندگی میکند .

 جمله ساده میتونه شبه جمله هم باشه .

 جمله ساده :




ساده پرسشواره :






 ساده - شبه جمله





جمله مرکب :






 



جمله مشتق :








  اصل مطلب :






 



 کتاب :


 




 







اصل مطلب :










کتاب :

 - گروه اسمی - گروه حرف اضافه ( Prepositional Phrase = PP ) - گروه صفتی ( Adjective Phrase = Adj.P ) - گروه فعل - گروه فعلی . 




تو شماره 4 اسم وصفت میتو

نه جابجا بشه یا چند تا بکار برده بشه مثل : فلان مسئله ، ردیف پنجم ، هفتمین روز ، هفتمین روز .

تو شماره 5 توالی نشانه نکره ( Indefinite marker ) اتفاق افتاده . تو شماره 6 همنشینی شاخص های  اجتماعی ( Social Deixis ) اتفاق افتاده . تو شماره 7 تولی دو اسم ایجاد شده . اسم یا ضمیر اول مضاف و اسم یا ضمیر دوم مضاف الیه نامیده میشه . 







    
نکته قابل توجه این است که کل گروه اضافه می تواند برای اسم پیش از خود متمم محسوب شود یعنی توضیحی درباره اسم ارائه میکند . کاربرد گروه حرف اضافه را در نقش متمم اسم مینماید :
  مثال : تحقیق در مسائل ادبی ، متخصص در پژشکی ، تمجید از خوبیها .











 اصل مطلب :








 کتاب :

 - دستور زایشی  برپایه باور به استقلال حوزه های مختلف نظام زبان شکل گرفت . براین اساس ، حوزه های واجی ،‌ نحو ،‌ صرف [ = واژگان ]  و معنی با هم فرق دارند . این ویژگی رو بش میگن رویکرد حوزه ای ( Modular ) .

 - چامسکی به خاطر اینکه میگه زبان شناس فقط باید حوزه زبان رو مطالعه کنه ، بش میگن " درون گرا " ( immanent ) . یعنی عوامل خارجی مثل عوامل اجتماعی  و جغرافیایی رو در مطالعه زبان در نظر نمیگیرن . 

 اون یکی ها رو بشون میگن "تعالی گرا " ( Transcendental)  .

  - یه ویژگی دیگه ای که دستور زایشی داره اینه که دستوری یا غیر دستوری بودن رو "شم ربانی " خود سخنگویان تعیین میکنه.

 - دستور زایشی در دهه های 1960 ، 1970 ، و 1980 با پویایی متحول شد و محصول این تحولات ٰ ارائه نظریه معیار ( Standard Theory ) ٰ نظریه گسترده ( Extended Standard Theory ) و نظریه معیار گسترده اصلاح شده ( Extendeed Standard Theory  Revised    )  از سوی چامسکی بود .

 سرانجام در دهه 1990 ٰ‌چهره کنونی دستور زایشی با عنوان "برنامه کمینه گرا " ( The Minimalist Program ) معرفی شد . برنامه " کمینه گرا " مبتنی بر این بینش است که هر چه نظریه مختصر تر بهتر ه . نیل به سادگی و ارائه و تعمیمهای عاری از حشو و تکرار از بنیادی ترین ویژگیهای " برنامه کمینه گراس " .

 اصل مطلب :

 -

 - 





کتاب :

 - دستور زایشی رو چامسکی معرفی کرد .

 - دستور زایشی ( Generative Grammar ) . 

 - در دهه 1930 ،‌ یه قالبی درآوردن که الان بش میگن زبان شناسی ساخت گرایی امریکایی ( American Structuralism ) که توی این قالب زبان سرخ پوستان امریکایی رو بررسی میکردند .

 - از اولین کسایی که به زبان ساخت گرایی امریکایی اثر گذاشت بوآز ( F.Boaz ) و سایپر ( E.Sapir ) بودن . 

 - بعد از سایپر ، بلومفیلد ( L.Bloomfield ) بود که با تاثیر پذیری از روان شناسی رفتار گرا ( Behaviorism) ، روش شناسی تجربه گرا ( Empirical methodology  ) رو در مطالعات زبان شناختی به کار گرفت. بلومفیلد میگفت گفتار مثل گرسنگی و تشنگی انگیزه شنونده رو تحریک میکنه تا عکس العمل نشون بده  .

 تو این قالب توصیف صوری سازه ها و روابط دستوری بر پایه ویِژگیهای صوری مثل تعیین ترتیب و توالی واژه ها و تکواژ ها در گفتار مهمه . 

 بولمفیلد به خاطر اینکه ذهن گرایی ( Mentalism ) به وجود نیاد گفت تا زمانی که دانشی دقیق و کافی برای مطالعه اون زمینه نباشه ، بررسی علمی هم روش انجام نمیشه که مطالعه اون زبان سرخ پوستان هم جز همین دسته س .

 بعد از بولمفیلد ، پایک ( K.L.Pike ) ، هریس ( Z.Harris ) ،‌ و هاکت ( Ch.F.Hockett) که ادامه راهش رو رفتن و رویکرد ساخت گرا را در تحلیلهای زبانی ، آن گونه که از سوی لومفیلد معرفی شده بود به کار گرفتند.

 چامسکی جز بلومفیلدی بود که از شاگردان هربس بود. بعدا همکارش شد.

 - انتشار کتاب ساختهای نحوی ( Syntactic Structur ) چامسکی در سال 1957 بود. که به نام دستور زایشی معروفه .       

 -  اصطلاحات ( Universal Grammar ) و اسباب زبان آموزی ( Language Acquisition Device )

 - حوزه نحو ، کانون این نظریه س ( نظریه دستوری زایشی )  و زایاترین بخش زبان س .

  - در دستور زایشی بین دانش ناخود اگاه زبانی یعنی توانش و تبلور بالفعل یعنی کنش تفاوت هست . این نظریه جز رویکرد صورت گرا ( Formalistic) حساب میشه . منظور از صورت گرا ارائه توصیف های ریاضی گونه و دقیق برای ساخت های زبانی است . مثل s---> NP , VP

 اصل مطلب :

 - با ساخت جمله سر و کار داره . و به این کار داره که واژه ها چه جوری کنار هم قرار میگیرن و گروه و جمله رو تشکیل میدن

 - تو نحو ترکیب قرار گرفتن واژه ها کنار هم مهمه مثلا  :  تو " را زد سیب گاز مریم "  از نظر دستوری درسته اما از نظر نحوی اشتباهه و باید اینجوری گفته بشه : " مریم سیب را گاز زد "  . 

 - خوبه که بدونیم کدوم کلمات دستوری اند ( Grammatical ) , یا خوش ساخت ( Well - formed ) , یا زنجیره های واژگانی نادستوری ( Ungrammatical ) و بد ساخت ( ill - formed ) ان .

  - این که کدوم جمله پذیرفتنی هست و کدوم نا پذیرفتنی ,  به دستوری بودنش نیست ، بلکه به کاربردی بودنش و در بافت ( Context ) معنا داشتن ، و براساس شم زبانی ( Linguistic Intuition ) شنونده قابل فهم باشه پذیرفتنی هست . مثلا : مجید  در کنکور رتبه بیست هزار آورده . یا اینکه " من اتاقمو شلوغ نکردم ، کتابا شلوغ کردن . این ساختار ها از نظر کاربردی درستن .





کتاب :

 - فن دستور نوشته دیونیسوس تراکس , هشت کتاب نوشته پانینی و الکتاب نوشته سیبویه مهمترین نوشته ها در خصوص کانون های بررسی زبان هستند . که تو دو تای اولی به نحو پرداخته نشده .

 - زبان های یونانی ، لاتین ، سنسکریت ، فارسی باستان ، و اوستایی از جمله زبان های تصریفی ( Inflectional ) هستند . یعنی مقولات کلام مثل اسم و صفت ، فعل و قید  هر جای جمله میتونن باشن .

 - در این زبان ها ، وند های تصریفی متعددی برای برای نشان دادن ویژگیهایی مانند وجه فعل ( Mood ) ، زمان دستوری ( Tense ) ، جهت ( Voice ) ، شخص ( Person ) ، جنس دستوری ( Gender ) ،  حالت دستوری ( Case ) ، و شمار ( Number ) . باز هم هست .

 - در زبان اوستایی ، اسم در هشت حالت دستوری ، سه شمار و سه جنس صرف میگردد .

 این هشت حالت دستوری عبارتند از : فاعلی ( Nominative ) ، مفعولی ( Accusativee ) ، بایی ( Instrumental  ) ،  برایی ( Dative ) ، ازی ( Ablative ) ، اضافی ( Genifive ) ، اندری ( Locative ) ، و ندایی ( Vocative ) .

 - نظام سه گانه شمار ، مفرد ، مثنی و جمع  را فرا میگرد و درقالب نظام سه گانه جنس ، اسم و صفت مذکر ، مونث یا خنثی خواهند بود.

 - منظور از ستاک ، صورت تصریف نشده اسم است .

 - با وجود اینکه زبان عربی هم زبان تصریفی هست ، سیبویه در الکتاب به ارائه تحلیل های دستوری فراتر از سطح واژه و تا سطح جمله پرداخته است.

 - دستور زبان ایرلندی ( ق. 7 ) ، دستوری زبان ایسلندی ( ق.12 ) ، و دستور زبان انگلیسی قرن 18  اومد .

 -  مقدمه ای بر دستور زبان انگلیسی ( A Short Introduction to English Grammar ) توسط Lowth Robert  و دستور زبان انگلیسی  ( Enlglish grammar ) توسط Murray Lindlay  . از جمله معروفترین دستور زبان های انگلیسی هست.

اصل مطلب : 

-  تو هر ترکیب , بعد از باز کردنش , همون و بن فعلش میمونه .

 - وقتی بازش میکنی میبینی یه چیزایی حذف شده تو حالت بستش , به این حالت میگن افزایش و کاهش معنایی . 




کتاب :

 - ترکیب های نحوی میتونن ترکیب های نهادی باشن مثل : دلپسند = چیزی که دل آن را می پسندد , همه پسند = چیزی که همه آن را می پسندند ;  میتونن ترکیب مفعولی باشن : مثل : گوش نواز = چیزی که گوش را مینوازد , انسان دوست = کسی که انسان را دوست دارد ;   یا اینکه میتونه ترکیب اضافی باشه یعنی دو تا اسم باهم باشن یکیشون میشه مضاف و اون یکی مضاف الیه , مثل  : گلخانه = جایی که خانه گل است , پسر عمو = کسی که پسر عمو است . ترکیب های اضافی هم میتونن اضافی مقلوب باشن و یا اضافی ساده . 

 یا اینکه ترکیب میتونن وصفی باشه , یعنی یه اسم و صفت با هم بیان , که البته کل این ترکیب میتونه به این عنوان یه صفت بعد از یه اسم بیاد مثلا مثل : قد بلند = کسی که قدش بلند است , سنگ پشت = چیزی که پشتش سنگ /سخت  باشه . که مثلا خود " قد بلند " میتونه بشه مرد قد بلند . یا "دیو سیرت " = آدم دیو سیرت , دریا دل = عارف دریادل , شیر زن .  "دیو سیرت " , "دریا دل" , و " شیر زن " ترکیب های وصفی بهووریهی ( Bahuvrihi ) و بقیه ترکیب ها مثل "قد بلند " ترکیب های ساده هستن . 

 ترکیب میتونه "بدل " باشه مثل : پسر خوانده : کسی که او را پسر خوانده اند . 

 ترکیب متممی :  مثل فلز کار = کسی که با فلز کار میکند , خانه زاد = کسی که در خانه زاده شده است . 

 ترکیب قیدی :  کم حرف  = کسی که کم حرف می زند , تند نویس = کسی که تند می نویسد . 

 ترکیب عطفی  : کارد  و پنیر , ساخت وساز , بساز بفروش , چلو کباب  . این نوع ترکیب میتونه آشکار باشه میتونه پنهان .

 ترکیب عددی : مثل : دوچرخه , چهار چشمی. 

      و این هم خلاصه ........