نظریه های ترجمه
- نویسنده : رسول صباغی
- تاریخ : ۱٢:۳٢ ق.ظ - ۱۳٩۱/۳/٦
- نظرات : (0)
آنچه در ادامه می خوانید چکیده ای مختصر از سخنان بسیل حتیم درباره اهمیت دو فرهنگی بودن علاوه بر دو زبانه بودن مترجم می باشد که چندی پیش در جمع دانشجویان مطالعات زبان و ترجمه دانشگاه علوم مالزی ایراد شد. بسیل حتیم درنظرگرفتن فرهنگ مقصد را در زبان ترجمه به خصوص در ترجمه به انگلیسی نسبت به زبانهایی از جمله عربی بسیار با اهمیت تر دانست. زیرا تاریخچه دویست ساله مطالعه علمی زبان و زبانشناسی در اروپا و به خصوص در زبان انگلیسی باید ها و نباید ها را بسیار شفاف ساخته ومرزهای زبانی و متنی را به خوبی مشخص کرده است. به اعتقاد وی، مترجم می بایست با اشراف به تمامیت متن مبدا چندین سطح از بافت زبان (context) را مدنظر قرار دهد.
در سطح اول (register)، که سطح رسمیت و سطح تخصصی بودن می باشد، بطور کلی حس متن منتقل میشود و مترجم باید با دقت، سطح منطبق و مناسب آن را در زبان مقصد انتخاب واستفاده کند. از انواع این سطح می توان انواع حقوقی، مذهبی و تاریخی را نام برد. در سطح بعد (text)، می بایست نوع متن، بررسی و در زبان مقصد باز آفرینی شود. برای نمونه از انواع متن می توان به متن تفسیرى، تشویقی و یا احساسی اشاره کرد. در سطح سوم (genre) باید به قوانین، هنجارها، باید ها و نبایدها در متن مبدا اندیشید و به قوانین، هنجارها و بایدها ونبایدهای فرهنگ متن مقصد پایبند بود. در سطح آخر (discourse)، دیدگاه ها و ذهنیت های کلی در زبان مبدا باید لحاظ شده و بطور مناسب به زبان مقصد منتقل شود.
وی برای شفافیت بیشتر موضوع فوق ولایه های چهارگانه بافت زبان (context)، به بررسی یک نمونه پرداخت. دو ترجمه انگلیسی از یک بند به زبان عربی بررسی شد. وی نمونه ترجمه اول را مناسب کتاب های تاریخی و نمونه دوم را مناسب مطبوعات دانست. او تفاوت دو نمونه ترجمه را در سطح اول (register) و سطح چهارم (discourse) زبان مقصد دانست. به گفته وی، چاپ و نشر در جامعه انگلیسی به خاطر پس زمینه تاریخی و فرهنگی آن بسیار دقیق، وسختگیرانه می باشد وامکان چاپ نمونه اول در مطبوعات و نمونه دوم را در کتب تاریخی بسیار غیر متحمل دانست. در مقابل در زبان عربی برای بیان آن مطالب چه به منظور نشر در مطبوعات یا کتب تاریخی از سطوح بافتی مشابهی استفاده می شود و این بطور نمونه وظیفه مترجم عربی به انگلیسی را مشکل وسخت می کند بدین صورت که مترجم با بازآفرینی لایه های بافتی متن مبدا به نتیجه مطلوب دست پیدا نخواهد کرد و او باید با شناخت وآگاهی از لایه های مناسب بافتی در زبان و فرهنگ مقصد، لایه های مناسب را شناسایی و انتخاب نموده و ترجمه را انجام دهد. البته حتیم لازم به ذکر دانست که عدم وجود برخی سطوح بافتی متمایز و تخصصی در زبان هایی مانند عربی را دلیل ضعف در ساختار این زبان ها نمی داند، و مسئولیت این تحول و تخصصی شدن را متوجه کاربران معاصر این زبان ها می داند. لیکن وی مسئله آموزش فرهنگ را در حال حاضر کم کارآمد دانست و انحراف این دوره ها را از مباحث اصلی را مشهود دانست.
به منظور آموزش فرهنگ کشورها، در اروپا برگزاری دوره های کوتاه مدتی در این خصوص رایج می باشد. پروفسورحتیم ماهیت این دوره ها را نگاهی فرهنگی-اجتماعی می نامد. در چنین برنامه هایی صرفا لیست ها وطبقه بندی هایی از انواع غذا، موسیقی، پوشش و لباس، پرسیدن آدرس، خرید، شروع و پایان مکالمه در فرهنگی خاص مطرح می شود. در راستای ضرورت آشنایی با فرهنگ مقصد برای تربیت مترجم، حتیم در این مورد فرهنگ را به سه زیرمجموعه کلی تقسیم می کند: الف) محصولات واشیاء فرهنگی، ب) عملکرد های فرهنگی، و ج) دیدگاه های فرهنگی.
در دوره های یاد شده نگاهی فرهنگی اجتماعی از تمام فرهنگ کشوری فقط به زیر مجموعه اول یا محصولات فرهنگی پرداخته می شود. او این سطح را کاملا لازم، ولی کافی نمی داند ومترجم به جای درک صحیح وخلق ترجمه مناسب، نیاز به درک تمامیت فرهنگ مقصد دارد.
وی با بیان عدم کفایت توجه به محصولات فرهنگی برای درک پیغام متن به ذکر مثال جالبی پرداخت. او معتقد بود وقتی بن لادن از واژه جهاد استفاده کرد همه آن را جنگ علیه غیرمسلمانان، آمریکا و تروریسم برداشت کردند و در مقابل وقتی بوش از کلمه جنگ صلیبى (crusade) استفاده کرد جهانیان آن را جنگ مقدس مسیحیان علیه مسلمانان برداشت کردند و این دو کلمه باعث پیامد های فرهنگی سیاسی نامطلوبی در عرصه جهانی شد. بسیل حتیم معتقد است که اگر افراد با لحاظ کردن ذهنیت فرهنگی و ویژگی های لایه های بافتی زبان های مبدا و مقصد در سخنان بن لادن و بوش دقت می کردند درمی یافتند که منظور هر دو نفر جهاد در مفهوم عام و جنگ صلیبی (و crusadeبا حرف آغازین کوچک) و نه در مفهوم خواص بلکه بمعنی تعامل وتلاش گروهی برای رسیدن به یک هدف مشترک بوده است.
وی معتقد بود که اگر بن لادن و بوش در سر یک میز، رو در رو با هم مذاکره میکردند حرف های یکدیگر را بهتر می فهمیدند و حتی شاید با هم به توافق می رسیدند. وی مفاهیمی همچون جهاد، حجاب و حتی انواع غذا ها را از نمونه هایی از محصولات فرهنگی می داند.
یکی دیگر از چندین نمونه بررسی شده توسط او در مورد اهمیت دوفرهنگی بودن مترجم مربوط به ترجمه جمله ای از یک رمان انگلیسی به اسپانیایی مربوط می شود که مترجم در صورت عدم آشنایی با عملکرد فرهنگی و ذهنیت فرهنگی مخاطب اسپانیایی زبان نمی تواند حس تنهایی وبی بضاعتی شخصیت رمان را انتقال دهد (The guy was sick and tired of the Chinese restaurants and TV dinners). در انگلستان یکی از ارزان ترین غذاها را از یک رستوران چینی می توان تهیه کرد. نگارنده انگلیسی رستوران چینی را نمادی از کم بضاعتی وصرف غذا در حین تماشای تلویزیون را نمادی از تنهایی می داند، ولی هر دوی این موارد بیانگر تجمل و تمول آن فرد برای اسپانیایی زبانها می باشد ومترجم در صورت عدم آگاهی حس نادرست ومتضادی را در ترجمه انتقال خواهد داد.
translationstudies.persianblog
-------------------------------------------------------
- نویسنده : رسول صباغی
- تاریخ : ۱٢:۳٥ ق.ظ - ۱۳٩۱/۳/٦
- نظرات : (0)
موضوع توانش ترجمه (translation competence)، یکی از موضوعات بحث بر انگیز در مطالعات ترجمه در چند سال اخیر بوده است. اهمیت این موضوع از چند دلیل ناشی می شود که مهمترین دلیل آن نیاز مبرم طراحان دوره های آموزش مترجم به درک هر چه ملموس تری از اصلی ترین هدف دوره های آموزشی که همان دست یابی به توانش ترجمه است، می باشد. صاحب نظران حوزه طراحی برنامه های آموزشى از جمله نیشن و مکلیستر ترسیم دقیق هدف یا اهداف اصلی آموزش و بررسی اصول و مبانی نظری در این خصوص را در برنامه ریزی یک سیستم آموزشی، مهمترین گام و مقدم بر دیگر اقدامات برمی شمارند. لیکن علاوه بر طبیعت انتزاعی این پدیده، انگشت شمار بودن پژوهشهای تجربی را میتوان دلیل اصلی حل نشدن معمای توانش ترجمه برشمرد. بعلاوه، در ابتدا لازم به ذکر است که علی رغم شباهت واژگانی توانش ترجمه در مطالعات ترجمه، این مفهوم با توانش زبانی (linguistic competence) در زبانشناسی متفاوت می باشد. بر خلاف توانش زبانی در زبانشناسی، توانش ترجمه نزدیک وشبیه تر به کنش زبانی (linguistic performance) بوده و بیشتر به عملکرد در مهارت ترجمه اشاره دارد.
مهمترین دیدگاه مشترک بین پژوهشگران توانش ترجمه اعتقاد به چند بعدی بودن و یا چند بخشی بودن این توانش می باشد. به عبارت دیگر، توانش ترجمه هیچگاه یک توانایی یا مهارت تخصصی واحد و یکپارچه تلقی نشده و برآیندی از مجموعه ای از چندین زیر توانش (sub-competence) اصلی و فرعی در نظر گرفته شده است. بطور نمونه، البرت نوبرت معتقد است که توانش زبانی، توانش متنی، توانش دانش نامه ای یا موضوعی، و توانش فرهنگی در کنار توانش انتقالی که مافوق چهار مورد قبل می باشد در تعامل با هم منجر به توانش ترجمه در مترجم شده و برای او توانایی لازم برای ترجمه را فراهم می کنند. کریستینا نرد نیز در معرفی مترجم کاربردگرا نه مولفه را برای توانش ترجمه ضروری میداند، که از جمله می توان به توانش نگارش، توانش تحقیق، توانش حرفه ای، توانش فراارتباطی، توانش بین فرهنگی، توانش ارائه و توزیع، توانش رسانه ای ، توانش مقاومت و توانش اعتماد بنفس اشاره کرد.
لیکن، آنتونی پیم در خصوص توانش ترجمه و در ارتباط با انتخاب سر فصل دروس دوره های آموزش مترجم معتقد است که به جای تمرکز بر روی زیر مجموعه های فرضی توانش ترجمه موثرتر خواهد بود که توانش ترجمه را از زاویه ای متفاوت که شامل دو توانش کلی و فراگیر می باشد بررسی کرد. از نظر او توانش ترجمه را میتوان حاصل این دو زیر توانش اصلی دانست: اول، توانایی تولید و خلق مجموعه ای بیش از یک متن ترجمه شده مناسب و دوم ، توانایی انتخاب مناسب ترین متن ترجمه شده به سرعت و با اعتماد بنفسی موجه. از دلایل پیم برای ارائه چنین تعریف موجزی از توانش ترجمه و رد ضرورت بررسی فهرست های طولانی از زیر توانش ها و مولفه های مختلف توانش ترجمه، تغییرات سریع به واسطه انقلاب الکترونیکی در چند سال اخیر و تغییرات شگرف و بی ثبات دنیای کار ترجمه حرفه ای می دانند.
برخی دیگر از پژوهشگران بر اساس داده های بدست آمده از محیط های آموزشی اقدام به معرفی مولفه ها و زیر توانش های این مهارت پرداخته اند. اولیویا فاکس بر اساس ویژگی های نا مطلوب ترجمه دانشجویان مترجمی و مشکلات عمومی ایشان در ترجمه به ارائه مدلی آموزشی از توانش ترجمه پرداخته است.در این مدل برای رسیدن به توانش ترجمه در محیط های آموزشی می بایست در پنج حوزه مختلف مهارت ها و توانایی های دانشجویان مترجمی را ارتقا داد، از جمله توانش ارتباطی، توانش اجتماعی- فرهنگی، توانش زبانی و فرهنگی، توانش یادگیری و توانش حل مسئله.
از دیگر مدل های توانش ترجمه میتوان به مدل شش مولفه ای دانشگاه استون اشاره کرد. در این مدل که با نظارت و هدایت کریستینا شفنر طراحی شد شامل توانش زبانی، توانش فرهنگی، توانش متنی، توانش موضوعی یا دانشنامه ای، توانش تحقیق و توانش انتقال می باشد. از این مدل برای برنامه ریزی سر فصل مطالب دوره کارشناسی "زبان های خارجی به همراه مطالعات ترجمه" در دانشگاه استون (Aston University) استفاده شد، که بعدها به عنوان الگویی مورد استفاده دیگر دانشگاه های انگلستان قرار گرفت. یادآوری می شود که در هیچ یک از دانشگاه های انگلستان دوره اختصاصی آموزش مترجم در سطح کارشناسی وجود ندارد و ترجمه فقط در سطح کارشناسی ارشد چه در دوره های پژوهش محور و یا در دوره های تخصصی ترجمه ادبی یا ترجمه کاربردی (Applied Translation Studies)، که بیشتر بر ترجمه رسانه های تصویری و بومی سازی متمرکز می باشند، ارائه می شود.
یکی از جدیدترین مدل های توانش ترجمه در چند سال گذشته توسط واحد ترجمه اتحادیه اروپا مورد مطالعه قرار گرفته و تنظیم شده است. هدف اصلی طراحی این مدل تدوین برنامه استانداردی برای دوره آموزش مترجم در سطح کارشناسی ارشد بود تا بدین وسیله نیاز اتحادیه اروپا به مترجم های کارآمد و آشنا به نیاز های خاص این مجموعه چند فرهنگی-زبانی برطرف گردد. این مدل توسط یک گروه تخصصی شامل پژوهشگران پیشگامی همچون کریستینا شفنر، دوروثی کلی و دیگران به سرپرستی ایو گمبیر طراحی و تدوین شد. این مدل شامل شش زیر توانش می باشد، از جمله توانش زبانی، توانش بین فرهنگی، توانش موضوعی، توانش تکنولوژی، توانش جستجوی اطلاعات و توانش ارائه خدمات ترجمه. به شرط رعایت برخی موارد و ملزومات مشخص شده توسط اتحادیه اروپا، این مدل قابل استفاده برای دانشگاه های اروپایی می باشد. هم اکنون این مدل در بیش از پنجاه دانشگاه در اروپا در سطح کارشناسی ارشد مورد استفاده می باشد.
یکی از گروههای تحقیقی که در این زمینه به طور متمرکز در طی دو دهه گذشته مشغول به تحقیق و بررسی بوده گروهی تحت عنوان پیست (PACET) می باشد. این گروه که شامل بیش از ده پژوهشگر مطالعات ترجمه و مربی آموزش ترجمه در دانشگاههای اسپانیا می باشند از اواسط دهه نود میلادی می باشند با هدف کشف و تشریح توانش ترجمه و مولفه های تشکیل دهنده آن بر روی مدلی با استفاده از دامنه وسیعی از گونه های متفاوتی از داده های میدانی و با بکارگیری چندین روش جمع آوری و تحلیل اطلاعات مشغول به مطالعه بوده اند. در طی بیش از یک دهه مطالعه گروهی و متمرکز، گروه پیست مدل پیشنهادی خود را به طور مستمر به روز رسانی کرده و بر اساس اطلاعات جدید بدست آمده سلسله مراتب و چیدمان زیر توانش های مطرح در این مدل را تغییر داده اند.
با اینکه تحقیقات در مورد ماهیت توانش ترجمه و بعلاوه چگونگی دستیابی به این توانش در دوره های آموزشی به پاسخی قطعی دست نیافته اند، لیکن نتیجه تمامی مطالعات فوق بر این نکته تاکید دارند که در دوره های آموزش مترجم می بایست شامل زیر توانش های مختلفی (بسیار) فراتر از تسلط بر دو زبان و فرهنگ باشد، نکته ای که در برنامه ریزی سر فصل دروس دوره های مترجمی در دانشگا های ایران در بیست و چند سال گذشته مورد غفلت قرار گرفته است.
by Masood Khoshsaligheh
translationstudies.persianblog
----------------------------------