گفتمان و ترجمه 3
- نویسنده : رسول صباغی
- تاریخ : ۳:٢٥ ق.ظ - ۱۳٩۱/٧/٢٠
- نظرات : (0)
زمزمه های مربوط به عدم تعلق متن به نویسنده از اواخر قرن نوزدهم آغاز شده بود. در این دوره بود که اینجا و آنجا گفته می شد که متن صرفا محصول گذشته و تجربه و محیط نویسنده نیست و معتقد بودند که این نوع نگاه به متن نگاهی ذهنی است. کم کم این برداشت شکل گرفت که نگاه عینی آن است که فقط متن و موارد موجود در آن قابل تحلیل است. متن ساختاری یکپارچه است که رمز آن می بایست کشف شود. کاشف خواننده بود و ابزار کشف معیارهای زیباشناختی خود او.پاگرفتن نهضت ادبی فرمالیستهای روس در اوایل قرن بیستم و تاثیری که کارهای یاکوبسن بر جای گذاشت سبب شد که متن هویتی انکارناپذیر بیابد. به تدریج برخی از زبانشناسان درباره ی تحلیل جمله به عنوان واحد زبان تردید کردند و معتقد به واحدهای بزرگتری شدند. هستی متن در حد یک نظام ارزشی تثبیت شد و گفته می شد که معنای هراثر به هیچ وجه آن نیست که نویسنده قصد کرده است.
هویت یافتن متن و تحلیل زبان در واحد های بزرگتر از جمله و، به عبارت دیگر، پیدایش زبان شناسی کلان ترجمه را از تاثیر خود دور نداشت. هنگامی که این نتیجه حاصل شد که واحد تحلیل چیزی بیش از جمله است، چگونه می شد به این اصل پایبند ماند که واحد ترجمه جمله است؟ مسیر تکوین گفتمانها وحاصل آنها یعنی متن در زبانها متفاوت بودواین امر به طور طبیعی مانع از این بود که متنی درست و دست نخورده از زبانی به زبان دیگر منتقل شود.نایدا و کتفورد و نیومارک وارد مبحث متن به معنای نوین آن نمی شوند و جرح و تعدیلات مورد نظرآنها بیشتر در چارچوب واژگان و جمله است. یکی از تفاوتهای تحلیلهای گفتمانی ترجمه با نظریه های قبل از آن شاید این باشدکه تحلیل های گفتمانی در جهت دستیابی به متن هموار آزادی بیشتری به مترجم می دهد. نگاه کل گرایانه به متن اصولا بینشی به مترجم می دهدکه در فرایند رفتن از جمله ای به جمله دیگر به دست نمی آِد. این نگاه ازمتن فراتر می رود و بافت رانیز دربرمی گیرد. بافت در اینجا چنان معنایی عمیق و گسترده دارد که حتی برخی در برشمردن ویژگیهای آن ،محلی را که مطلب در آن منتشرمی شود در زمره ی ویژگی متن می آورند. بااین معنی، چنانچه مقاله ای واحد در کیهان یا اطلاعات منتشر شود معنای آن با هم متفاوت خواهد بود. چنین برداشتی از متن مسلما وظیفه ی مترجم رامشکل تر خواهد کرد. ترجمه ی کلمه به کلمه یا جمله به جمله ی یک متن آسانتر ازترجمه ی آن به صورتی است که بتوانددر قالب متنی سازوار درفرهنگ و زبان گیرنده ظاهرشود. صورت اول ممکن است متن نشود هرچند ترجمه ی دقیق متن مبدا باشد. باگسترش یافتن زبان شناسی نو، مکتب لایپزیک شکوفا شد و ترجمه واژه به واژه جای خود را به مدل گشتاری داد. آلبرشت نوبرت واحد ترجمه را کل متن اعلام کردو مدلی ارائه داد که به «مدل سر-ته»((Top-down model معروف است. در این مدل مترجم ابتدا کل متن را بررسی می کند و آنگاه برمی گردد و واحد متناسب با آن را برای ترجمه برمیگزیند.