نکته ها و ناگفته های ترجمه
سه شنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۴۷ ق.ظ
نکته ها و ناگفته های ترجمه
میرحسن هاشمی میناباد
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی - واحد اراک
تتابع افعال
عده ای از استادان ترجمه در کلاس های شان به دانشجویان توصیه یا امر می کنند که از کاربرد دو فعل پشت سر هم خودداری ورزند. آنان این کار را خلاف فصاحت زبان فارسی می دانند. این دستور گاهی برای دانشجویان مشکل ایجاد می کند و در واقع لزوم مالایلزمی است که باعث عدم فصاحت نیز می شود. نگارنده با شنیدن این دستور از دانشجویان، توضیح می داد که امر و نهی این چنینی در فارسی در کار نیست. برای اثبات مدعای خود مجبور شدم نمونه هایی از آثار بزرگان نثر معاصر و ادبای بزرگ بیاورم از جمله:
حاصل این که در تحقیق از احوال شیخ سعدی، نه گفته های خود او را باید تماماً مأخذ قرار داد، نه به آنچه دیگران نقل کرده اند می توان اعتماد نمود، و پس از موشکافی های بسیار که این اواخر محققان به عمل آورده اند آن چه می توان از روی تحقیق گفت این است که ...
(کلیات سعدی، محمد علی فروغی، ص یازده: 1367)
ایرانیان باید از این میراث گرانبها که از نیاکان به ایشان رسیده است قدر بدانند.
(همان، ص 17)
خبر از دیگران که بی شک گروهی بزرگ بوده اند نداریم...
(محمد تقی بهار (ملک الشعرا)، سبک شناسی 1369:2:1)
بالجمله با تأکید و ابرامی که سامانیان در زنده کردن آداب و فرهنگ ایران داشته اند نمی توان باور کرد که ...
(همان: ص 2)
نیما و امثاله اگر کلاهشان را هم باد به آن طرف ها پرتاب کند سر بر نمی گردانند.
(مهدی اخوان ثالث 1356:173)
البته این شکسته سلندر به حکم آن که فرنگی آلات مصرف نمی کند، از نوشیدن ویسکی امتناع داشت و گفت اگر از همان کشمش سگی های خودمان دارید بیاورید، والا فلا
(همان، 174)
بر تناقض کلام و اعتراضات که بر آنها وارد است وقوف یابد.
(عبدالقادر بن غیبی حافظ مراغی (وفات 838 ه)، مقاصدالالحان 1356:4)
بنابراین، آوردن دو فعل پشت سر هم در فارسی امری طبیعی است، اما «اگر عدد این افعال از دو تجاوز کند غالباً فهم عبارت دشوار می شود و خواننده مجبور است آن را از نو بخواند». ( ابوالحسن نجفی 1370:99 )
ابتدا راه حل های رفع مشکل تتابع افعال را، اگر وجود داشته باشد، به طور خلاصه می آوریم و سپس نظر استاد ابوالحسن نجفی (1380:99101) را عیناً نقل قول می کنیم:
1. انتقال فعل جمله پایه از پایان عبارت به پیش از « که» ی موصول و به عبارت دیگر عوض کردن جمله پایه و جمله وابسته یا پیرو. دقت کنید که با این تمهید نباید معنای کل جمله تغییر کند یا ابهام معنایی پیش آید.
2. استفاده از اسم یا اسم مصدر به جای برخی از فعل های جمله واره های وابسته. این بار نیز نباید معنای کل جمله تغییر کند و ابهام معنایی پیش آید. از سوی دیگر مترجم باید دقت کند بار مفهومی جمله سنگین نشود و فشردگی اطلاعاتی بیش از حد پدید نیاید.
3. شکستن جمله های طولانی به چند جمله مستقل کوتاه، به شرطی که معنای کل جمله تغییر نکند، ابهام معنایی پیش نیاید، و پیوند معنایی بین جمله ها حفظ شود.
در فارسی معمولاً فعل در آخر جمله واقع می شود. هرگاه چند جمله پیرو و همراه یک جمله پایه بیاید، احتمال این هست که افعال همه این جمله ها در پایان عبارت به دنبال یکدیگر ردیف شوند. اگر عدد این افعال از دو تجاوز کند غالباً فهم عبارت دشوار می شود و خواننده مجبور است که آن را از نو بخواند. اگر عدد افعال از این مقدار نیز درگذرد معنای عبارت مبهم می شود و خواننده حتی، در بعضی از موارد، از فهم آن عاجز می ماند.
این مشکل بیشتر در ترجمه ها به چشم می خورد، زیرا در زبان های فرنگی، فعل جمله معمولاً پیش از مفعول می آید و چون جمله پیرو غالباً به مفعول جمله قبل راجع می شود تتابع افعال رخ نمی دهد، اما در ترجمه این قبیل عبارتها به فارسی اگر به روال عادی، یعنی به شیوه ترجمه لفظ به لفظ عمل شود، غالباً عبارت های سنگین نامفهومی به دست می آید. برای حل این مشکل در فارسی راه های متعددی هست که از آنها چند راه عملی تر است.
یک راه این است که فعل جمله پایه حتی المقدرو از پایان عبارت به پیش از «که» ی موصول منتقل شود. مثلاً به جای عبارت سنگین زیر که در یکی از ترجمه ها آمده است:
«در من صدای وجدان از صدای همه این استدلال های مردم فریب که دستاویز کسانی که چشم بسته اطاعت می کنند شده است بلندتر است»،
می توان گفت: «در من صدای وجدان بلندتر است از صدای همه این استدلال های مردم فریب که دستاویز کسانی شده است که چشم بسته اطاعت می کنند.»
راه دیگر این است که بعضی از فعل ها که زاید به نظر می رسند از عبارت حذف شوند یا به جای آنها اسم (یا اسم مصدر) آورده شود.
از راه حل اخیر با احتیاط بسیار باید استفاده کرد، زیرا خواه ناخواه مقداری از مفاهیم در مبادله فدا می شود و احتمال این نیز هست که بر اثر حذف فعل ها معنای کل عبارت تغییر کند.
یک راه ساده تر هم هست و آن این است که عبارت طولانی شکسته شود و به چند جمله مستقل کوتاه منقسم گردد. (نیز نگاه کنید به غلامرضا تجویدی 1381:21)
کتاب شناسی
اخوان ثالث، مهدی (م. امید)، 1356 . از این اوست.ا تهران: مروارید.
بهار، محمد تقی، (ملک الشعرا)، 1369 . سبک شناسی، ج 2. تهران: انتشارات امیرکبیر.
تجویدی، غلامرضا، 1381 . ترجمه متون سیاسی. تهران: دانشگاه پیام نور.
سعدی، 1367 . کلیات سعدی. به اهتمام محمد علی فروغی، مصحح: بهاءالدین خرمشاهی. تهران: انتشارات امیرکبیر.
عبدالقادر بن غیبی حافظ مراغی، 1356 . مقاصد الالحان. به اهتمام تقی بینش. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
نجفی، ابوالحسن، 1370 . غلط ننویسیم. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
(کلیات سعدی، محمد علی فروغی، ص یازده: 1367)
ایرانیان باید از این میراث گرانبها که از نیاکان به ایشان رسیده است قدر بدانند.
(همان، ص 17)
خبر از دیگران که بی شک گروهی بزرگ بوده اند نداریم...
(محمد تقی بهار (ملک الشعرا)، سبک شناسی 1369:2:1)
بالجمله با تأکید و ابرامی که سامانیان در زنده کردن آداب و فرهنگ ایران داشته اند نمی توان باور کرد که ...
(همان: ص 2)
نیما و امثاله اگر کلاهشان را هم باد به آن طرف ها پرتاب کند سر بر نمی گردانند.
(مهدی اخوان ثالث 1356:173)
البته این شکسته سلندر به حکم آن که فرنگی آلات مصرف نمی کند، از نوشیدن ویسکی امتناع داشت و گفت اگر از همان کشمش سگی های خودمان دارید بیاورید، والا فلا
(همان، 174)
بر تناقض کلام و اعتراضات که بر آنها وارد است وقوف یابد.
(عبدالقادر بن غیبی حافظ مراغی (وفات 838 ه)، مقاصدالالحان 1356:4)
بنابراین، آوردن دو فعل پشت سر هم در فارسی امری طبیعی است، اما «اگر عدد این افعال از دو تجاوز کند غالباً فهم عبارت دشوار می شود و خواننده مجبور است آن را از نو بخواند». ( ابوالحسن نجفی 1370:99 )
ابتدا راه حل های رفع مشکل تتابع افعال را، اگر وجود داشته باشد، به طور خلاصه می آوریم و سپس نظر استاد ابوالحسن نجفی (1380:99101) را عیناً نقل قول می کنیم:
1. انتقال فعل جمله پایه از پایان عبارت به پیش از « که» ی موصول و به عبارت دیگر عوض کردن جمله پایه و جمله وابسته یا پیرو. دقت کنید که با این تمهید نباید معنای کل جمله تغییر کند یا ابهام معنایی پیش آید.
2. استفاده از اسم یا اسم مصدر به جای برخی از فعل های جمله واره های وابسته. این بار نیز نباید معنای کل جمله تغییر کند و ابهام معنایی پیش آید. از سوی دیگر مترجم باید دقت کند بار مفهومی جمله سنگین نشود و فشردگی اطلاعاتی بیش از حد پدید نیاید.
3. شکستن جمله های طولانی به چند جمله مستقل کوتاه، به شرطی که معنای کل جمله تغییر نکند، ابهام معنایی پیش نیاید، و پیوند معنایی بین جمله ها حفظ شود.
در فارسی معمولاً فعل در آخر جمله واقع می شود. هرگاه چند جمله پیرو و همراه یک جمله پایه بیاید، احتمال این هست که افعال همه این جمله ها در پایان عبارت به دنبال یکدیگر ردیف شوند. اگر عدد این افعال از دو تجاوز کند غالباً فهم عبارت دشوار می شود و خواننده مجبور است که آن را از نو بخواند. اگر عدد افعال از این مقدار نیز درگذرد معنای عبارت مبهم می شود و خواننده حتی، در بعضی از موارد، از فهم آن عاجز می ماند.
این مشکل بیشتر در ترجمه ها به چشم می خورد، زیرا در زبان های فرنگی، فعل جمله معمولاً پیش از مفعول می آید و چون جمله پیرو غالباً به مفعول جمله قبل راجع می شود تتابع افعال رخ نمی دهد، اما در ترجمه این قبیل عبارتها به فارسی اگر به روال عادی، یعنی به شیوه ترجمه لفظ به لفظ عمل شود، غالباً عبارت های سنگین نامفهومی به دست می آید. برای حل این مشکل در فارسی راه های متعددی هست که از آنها چند راه عملی تر است.
یک راه این است که فعل جمله پایه حتی المقدرو از پایان عبارت به پیش از «که» ی موصول منتقل شود. مثلاً به جای عبارت سنگین زیر که در یکی از ترجمه ها آمده است:
«در من صدای وجدان از صدای همه این استدلال های مردم فریب که دستاویز کسانی که چشم بسته اطاعت می کنند شده است بلندتر است»،
می توان گفت: «در من صدای وجدان بلندتر است از صدای همه این استدلال های مردم فریب که دستاویز کسانی شده است که چشم بسته اطاعت می کنند.»
راه دیگر این است که بعضی از فعل ها که زاید به نظر می رسند از عبارت حذف شوند یا به جای آنها اسم (یا اسم مصدر) آورده شود.
از راه حل اخیر با احتیاط بسیار باید استفاده کرد، زیرا خواه ناخواه مقداری از مفاهیم در مبادله فدا می شود و احتمال این نیز هست که بر اثر حذف فعل ها معنای کل عبارت تغییر کند.
یک راه ساده تر هم هست و آن این است که عبارت طولانی شکسته شود و به چند جمله مستقل کوتاه منقسم گردد. (نیز نگاه کنید به غلامرضا تجویدی 1381:21)
کتاب شناسی
اخوان ثالث، مهدی (م. امید)، 1356 . از این اوست.ا تهران: مروارید.
بهار، محمد تقی، (ملک الشعرا)، 1369 . سبک شناسی، ج 2. تهران: انتشارات امیرکبیر.
تجویدی، غلامرضا، 1381 . ترجمه متون سیاسی. تهران: دانشگاه پیام نور.
سعدی، 1367 . کلیات سعدی. به اهتمام محمد علی فروغی، مصحح: بهاءالدین خرمشاهی. تهران: انتشارات امیرکبیر.
عبدالقادر بن غیبی حافظ مراغی، 1356 . مقاصد الالحان. به اهتمام تقی بینش. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
نجفی، ابوالحسن، 1370 . غلط ننویسیم. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
دسته بندی : نحوه ترجمه