آشنایی با حوزه های آوا شناسی و واج شناسی 3
اصل مطلب :
- حجم دهان ( فاصله زبان از کام ) ،بخش فعال ( جلوی زبان با لثه -کام و کام تماس داره و عقب زبان با نرم کام و ملاز قسمت میانی هم مرز میان پیشین و پسین تماس داره ) و شکل لبها ( یا گسترده هست یا گرد ) .
کتاب :
هم خوان سه جور توصیف میشوند : الف ) جایگاه تولید ( Place of Articulation ) ، شیوه تولید ( Manner of Articulation ) ، واکداری / بی واکداری ( Voiced / voicelessness ) : تارآوا لرزش داره یا نه .
جایگاه هایی که تولید میشه به تربیت چاکنایی ( Glottal ) ؛ ملازی ( Uvular ) ، کامی ( Palatal ) ، لثوی - کامی ( Alveo- palatal ) ،لثوی ( Alveolar ) ، دندانی ( dental ) ، لب و دندانی ( Labio -dental ) و دولبی ( Bilabial ) خواهند بود.
انواع شیوه های تولید : انسدادی (stop ) ، سایشی ( fricative ) ، انسدادی - سایشی ( affricate ) ، لرزشی ( Trill ) ، خیشومی ( nasal ) و روان ( liquid ) .
- دو واژه ای که تعداد واجهایشان یکسان باشد و فقط در یک واج ،آن هم در جایگاهی مشابه تفاوت داشته باشند ، جفت کمینه ( Minimal pair ) میگن. مثل مرد / سرد . ولی سمن / ثمن حساب نمیشن چون در لایه واجی تفاوتی ندارن و هر دو /saman / .
- مجموعه طبیعی ( natural class ) برای اشاره به آواهایی مورد استفاده قرار میگیرد که در یک یا چند مشخصه مشترک اند. مثلا بعضی اواها هر دو پیشین و گسترده و یا سایشی هستند .
مجموعه ها میتونن " همخوان های انسدادی ، بی واک " باشن یا " همخوان های لثوی ، واکدار " باشن.
ش ŝ : همخوانی است، لثوی ،
سایشی، بیواک ، برای مثال : شغال ,
ز ، ذ ، ظ ض
z
: همخوانی است، لثوی ، سایشی ، واکدار : برای مثال : جو
(صرفا در جهت اطلاع :
صامتها (بی صدا ها ) در زبان تالشی ( تاسکو) به شرح زیر می باشد:
ب b : همخوانی است دولبی ، انفجاری (انسدادی ) ، واکدار ؛ برای مثال : ابرو abru : ، در : bar
پ p : همخوانی است دولبی ، انفجاری (انسدادی ) ، بی واک ؛ برای مثال : پس فردا : raŝpa
ت t : همخوانی است دندانی ، انفجاری (انسدادی ) ، بیواک ؛ برای مثال : داغ : tat
د d : همخوانی است دندانی ، انفجاری (انسدادی ) ، واکدار ؛ برای مثال : درخت : dar
کk : همخوانی است انفجاری (انسدادی ) ، بیواک ؛ برای مثال : مرغ karg :
گ g ؛ همخوانی است نرمکانی ، انفجاری ، واکدار ؛ برای مثال : ییلاق : girya
ف f : همخوانی است لب و دندانی ، سایشی ، بیواک ؛ برای مثال : کوتاه قد fūtar
وv : همخوانی است لب و دندانی ، سایشی ، واکدار ؛ برای مثال : برف : var
س ،ص ، ث s : همخوانی است، لثوی ، سایشی ، بیواک ؛ برای مثال : سیب sif
ش ŝ : همخوانی است، لثوی ، سایشی، بیواک ، برای مثال : شغال : alŝ
ز ، ذ ، ظ ض z : همخوانی است، لثوی ، سایشی ، واکدار : برای مثال : جو : až
خ x : همخوانی است، ملازی ، سایشی ، بیواک، برای مثال : میخ : mex
ه ، ح h: همخوانی است، سایشی ، بیواک ، برای مثال : حیوان hayvun :
چ č: همخوانی است، لثوی، سایشی ، بیواک ، کامی : برای مثال : بخاری : pič
ج j : همخوانی است، لثوی ، سایشی، واکدار ، انسدادی : برای مثال : وجب vija
م m : همخوانی است دولبی، خیشومی ، واکدار: برای مثال : ما ama
ن n : همخوانی است دولبی، خیشومی ، واکدار: برای مثال : نان : nun
ق / غ γ : همخوانی است، ملازی، انفجاری (انسدادی ) ، واکدار : برای مثال : قیمت : imatγ
دوم : واک ها ( مصوتها )
در زبان تالشی تاسکو هشت مصوت وجود دارد . از این تعداد شش مصوت ( o . i . e . u . a . ə) مصوتهای کوتاه و دو مصوت (ū – ā ) مصوت های بلند یا کشیده می باشند . مصوت əدر تالشی مصوت غیر استوار بوده و از نظر تاریخی بجای مصوتهای کوتاه (i . u . a) بکار می رود .
یک مصوت مرکب یعنی مصوت ay در جند لغت در زبان تالشی دیده می شود : ayvun ایوان .)
- در دنیای آواها واکه مرکب ( Diphthong ) هم وجود داره مثل [ ey ] در واژه " کی " ( چه زمانی ).