بعضی ترجمهها جزو شاهکارهای ادبی ایران هستند
عبدالعلی دستغیب با بیان اینکه مترجمان نسل جوان مستعدتر از مترجمان دهههای گذشته هستند گفت: رعایت ظرایف ادبی و معادلسازی در آثار مترجمان ادبی امروز به گونهای است که آثارشان دیگر چندان بوی ترجمه نمیدهد.
این منتقد ومترجم ادبی گفت: مترجمان امروز ایران به سه دسته تقسیم میشوند؛ مترجمان دسته اول کسانی هستند که به صورت سفارشی ترجمه میکنند. به همین دلیل در ترجمهها دقتی ندارند، دسته دوم مترجمانی هستند که هیچ تسلطی بر زبان مرجع ندارند و ترجمههایشان مغلوط است، اما دسته سوم مترجمانی هستند که علاوه بر آشنایی کامل به زبان مرجع، ظرایف زبان فارسی نیز در آثارشان به کار رفته است.
وی افزود: مترجمان موفق زیادی داریم که در دسته سوم جا میگیرند؛ مترجمانی همچون ابوالحسن نجفی، ابراهیم یونسی، رضا سید حسینی، نجف دریابندری، صالح حسینی، منوچهر بدیعی، عبدالله کوثری، مهدی سحابی، دکتر محمد تقی غیاثی، فرزانه طاهری و مهدی غبرایی از مترجمان بنام ایرانی هستند که به اعتقاد من ترجمههایشان رنگ و بوی ترجمه ندارد بلکه از جمله شاهکارهای ادبی ایران محسوب میشود.
غنای ادبیات کهن فارسی دست مترجمان را باز گذاشته است
مهدی غبرایی، مترجم ادبی نیز معتقد است: تاثیر زمانه و ارتباطات جدید و در واقع عصر ارتباطات را بر این امر نمیتوان نادیده گرفت؛ زمانی که نسل ما شروع به فعالیت در حوزه ترجمه کرد – یعنی سالهای 60 – هنوز دامنه اینترنت در ایران دست کم به گستردگی امروز نبود و ارتباطات به شکل الان رواج پیدا نکرده بود.
به گفته وی امروز وسایلی ارتباطی مانند ماهواره و اینترنت بسیار گسترش یافته و در پیشبرد فن ترجمه هم اثرگذار است؛ مترجمان نسل قبل از ما کسانی مانند زنده یاد محمد قاضی اگر به مشکلاتی در ترجمه برمیخوردند، هیچکدام از امکانات امروز را در اختیار نداشتند تا آن مشکلات را رفع کنند در حالی که ما امروزه میتوانیم به راحتی و از طریق اینترنت و امکانی بزرگ مثل آشنایی سادهتر با فرهنگ دیگر ملتها، ترجمههایمان را بهتر کنیم.
غبرایی اضافه کرد: به همین قیاس انتظار خواننده از ترجمه افزایش یافته است؛ برای نسل ما درآوردن سبک و وفاداری به سبک کار نویسنده، از اساس هم مورد توجه و هم مرکز توجه مخاطب ماست در حالی که مترجمان نسل قبل بیشتر به انتقال معنای داستان تاکید داشتند و به همین سبب در یک قیاس کلی میتوان گفت که مترجمان نسل ما به نسبت نسلهای قبل در کارشان موفقتر بودهاند.
دو جریان سهلانگار و جدی در ترجمه فعالند/ نقش کمرنگ ویراستاران
مژده دقیقی مترجم نیز با ارزیابی جریانهای موجود در عرصه ترجمه گفت: امروز دو جریان در ترجمه ادبی ایران وجود دارد؛ یکی جدی و اصولی و دیگری سهلانگار و باری به هر جهت که جریان سهلانگار پایدار و حاصل کار آن بلندمدت نیست، اما جریان جدی حرکتی رو به جلو دارد. مترجمانی که در جریان جدی فعالیت میکنند، ترجمه را با شناختی که از تواناییهای خود دارند انجام میدهند و اصولی در کار ترجمه دارند که آنها را زیر پا نمیگذارند.
این مترجم اظهارداشت: اگر بخواهیم دقیقتر به موضوع نگاه کنیم، میتوانیم مثلاً بگوییم که این مترجم اگر مشکلی در فهم متن دارد ابتدا سعی میکند آن را رفع کند و بعد متن را به بهترین نحوی که میتواند ترجمه میکند ولی مترجمان جریان سهلانگار مثل همه سهلانگاران دیگر، با کارشان برخورد حرفهای ندارند به اصولی پایبند نیستند، یا اگر هستند، این اصول بسته به مورد با خواست آنها سازگار میشود.
وی درباره "تأثیر بازار نشر در اقبال عمومی به آثار ترجمهای" نیز گفت: درست است که ناشران محصول کار مترجمها را در بازار کتاب عرضه میکنند ولی در کارشان حق انتخاب دارند میتوانند ترجمهها را ارزیابی کنند و کیفیت آنها را بسنجند و بر این اساس تصمیم بگیرند.
دقیقی ادامه داد: ناشر حرفهای مثل مترجم حرفهای در کارش اصولی را رعایت میکند و حاضر نیست هر ترجمهای را با هر کیفیتی چاپ کند. متأسفانه کثرت غیرطبیعی تعداد ناشران در بازار بیرمق کتاب و ورود افراد غیرحرفهای به این اقتصاد بیمار تقاضایی غیرمنطقی برای آثار ترجمهشده به وجود آورده است و همین مسئله باعث میشود که برخی ناشران ناگزیر هر ترجمهای را با هر کیفیتی منتشر کنند.
ورود مترجمان فاقد صلاحیت به حوزه ترجمه
خجسته کیهان مترجم آثار پل آسترنیز معتقد است: برخی مترجمان به دلیل نداشتن تجربه، شناخت مناسب و همچنین آشنا نبودن به فنون ترجمه سبب خلق ترجمههای نادرست و غیر حرفهای میشوند و این نکته به هرج و مرج در ادبیات ترجمه منجر شده است.
این مترجم ادبی گفت: وضعیت ترجمه در ایران در برخی از موارد تاسفبار است و مخاطب زمانی که این ترجمهها را میخواند دلش به حال زبان فارسی میسوزد. اغلب این ترجمهها از نظر محتوا ضعیف هستند و با محتوای مورد نظر نویسنده فاصله زیادی دارند.
وی افزود: یکی از دلایل ضعیف شدن برخی از ترجمهها نبود شناخت مناسب از ادبیات جهان است چرا که برخی از مترجمان به دلیل شناخت نامناسب از شرایط ادبیات جهان و دانش اندک ترجمه نمیتوانند متون را به خوبی تحلیل کنند و به فارسی برگردانند.
مترجمان در مقابل ناشران بیپناه ماندهاند
سهیل سمی، مترجم ادبی نیز یادآور شد: ترجمه ادبی در سالهای اخیر پیشرفت چشمگیری داشتهاست تا 10سال پیش اغلب آثاری که در حوزه ادبیات ترجمه میشد، مغلوط بود اما در چند سال اخیر مشاهده میکنیم که این قبیل ترجمهها به حداقل رسیده و در مقابل، ترجمههای خوب و متوسط بیشتر شده است.
وی افزود: مترجمان قشری فرهنگی هستند که سر در کار ترجمه دارند و درارتباط با ناشران که دنبال منافع اقتصادی خود هستند بیپناه ماندهاند. ناشران هنگام عقد قرارداد با ناشران اغلب نگاه تجاری دارند. البته این رویکرد در حوزه نشر کشور که شمارگان کتاب پایین است ، طبیعی است اما موجب می شود حقوق مترجمان نادیده گرفته شود.
پیشرفت ترجمه پس از انقلاب
علی اصغرحداد مترجم ادبیات آلمانی در ادامه با مقایسه وضعیت ترجمه ادبی قبل از انقلاب و پس از آن عنوان کرد: هر چند هنوز بازار ترجمه در ایران آشفته است اما نسبت به دهههای گذشته هم تعداد ترجمهها بیشتر شده و هم کیفیت ترجمهها بهتر شده است حتی امروز یک سری از مترجمان که زبان مقصد را در کشور مربوطه خواندهاند ترجمههای ارزشمندی ارائه می کنند که از عهده مترجمان نسل گذشته خارج بود.
در دهههای گذشته سبک ترجمه وجود نداشت
علی عبداللهی، دیگر مترجم ادبیات آلمانی با تاکید بر اینکه ترجمه در ایران پیشرفتی چشمگیر داشته است گفت: در مقایسه با گذشته دانش ترجمه رشد کرده و تعداد مترجمان نیز افزایشی چشمگیر یافته است. در گشته سبک ترجمه وجود نداشت و تقریبا همه ترجمهها اعم از ترجمه نثر و شعر شبیه هم بودند، اما در دهههای اخیر هم سبک ترجمه در کشور مورد توجه جدی قرار گرفته است و هم دانش زبان شناسی و نقد ادبی هم پیشرفت چشمگیری کرده است.
وی تصریح کرد: در گذشته ترجمه صرفا به حوزه ادبیات منحصر شده بود و ترجمه متون فلسفی تقریبا وجود نداشت، اما امروز مترجمان پیشرفت زیادی داشتهاند و توانستهند در زمینه فلسفه و ادبیات ترجمههای خوبی منتشر کنند، چنانچه امروز میتوانیم با اطمینان بگوئیم اغلب متون فلسفی مهم قرون گذشته و معاصر ترجمه شده است.
مهدی سحابی: دانشگاه آزاد با پرورش دانشجویان در رشتههای زبان و ادبیات خارجی نقش بسزایی در افزایش کمی ترجمه داشته است اما این نقش در افزایش کیفیت وجود ندارد.
ناشران نگران اعتبار خود نیستند
مهسا ملکمرزبان نیز با بیان اینکه ناشران اصلا نگران اعتبار و اسم خود نیستند، تصریح کرد: مخاطبان به دلیل اینکه شناختی از مترجمان آثار نویسندگان برجسته جهان ندارند، تنها بواسطه نام نویسنده، ویراستار و ناشر کتاب را میخرند و پس از مطالعه پی میبرند این ترجمهها بسیار نامفهوم و پر از اشتباه است.
این مترجم گفت: این اتفاقها به اعتبار و نام خود ناشران و ادبیات ما لطمه میزند و این وضعیت موجب شده بهترین آثار ادبی جهان با ترجمه ضعیف در ایران منتشر شود؛ بنابراین باید این آثار دوباره ترجمه شود، اما ترجمه دوباره از یک سو هزینهبر است و از سوی دیگر مخاطبان تمایلی به مطالعه دوباره یک اثر ندارد.
ناشران انتخاب آثار را به ویراستاران خبره بسپارند
امیرمهدی حقیقت مترجم آثار ادبی اظهار داشت: ناشران در انتخاب مترجم و ویراستار برای ترجمه یک کتاب، دقت لازم را به عمل نمیآورند و به نظر من باید کار ترجمه را به دست کاردانهای این حوزه یعنی ویراستاران خبره سپرد.
وی درباره وضعیت ترجمه آثار ادبی گفت: به نظر من ترجمه در ایران وضعیت مطلوبی ندارد .به دلیل اینکه، امر دقت در بازار نشر و در میان ناشران مهم شمرده نمیشود؛ در واقع میتوان گفت ناشران در انتخاب مترجم و ویراستار برای ترجمه یک کتاب، دقت لازم را به عمل نمیآورند.
نگاه به ترجمه تخصصی شده است
احسان عباسلو با بیان اینکه ترجمه در ایران روندی رو به رشد دارد گفت: مترجمان ما پیبردهاند که ترجمه کاری تخصصی است و به همین دلیل ترجمه در کشور ما به سمت تخصصی شدن پیش میرود.
رئیس سرایعالی ترجمه افزود : امروز مترجمان ایرانی بیش از گذشته فعال هستند، اما افزایش حجم ترجمههای ضعیف موجب شده تا ترجمههای قوی از نظرها دور بماند.
جنبههای علمی ترجمه متعلق به بعد از انقلاب است
آذرتاش آذرنوش استاد دانشگاه تهران و مترجم ادبیات عرب نیز معتقد است: بعد از انقلاب گامهایی خوب برای قانونمند شدن ترجمه برداشته شد تا ترجمه چارچوبی معین پیدا کند و تمام جنبه علمی ترجمه متعلق به دوران بعد از انقلاب است.
وی گفت: پیش از انقلاب مترجمان اقبال زیادی نسبت به ترجمه ادبیات فرانسه و انگلیسی و روسی داشتند و در این دوره هر چه از آثار اروپایی شناختیم از طریق ترجمههای عربی بود؛ یعنی نمیآمدیم مستقیما از زبان اروپایی ترجمه کنیم بلکه از زبان عربی ترجمه میکردیم.اما پس از انقلاب اقبال شدیدی به ترجمه از ادبیات عرب پیدا شد.
آذرنوش سپس عنوان کرد: بعد از انقلاب موج تازهای شروع شد و مقدار زیادی از آثار کلاسیک، نیمه مدرن و بهویژه آثار شاعران نوپردازعرب به فارسی ترجمه شد در حالیکه قبل از انقلاب هیچ یک از شاعران عرب را نمی شناختیم و به عنوان نمونه پس از انقلاب همه آثار جبران خلیل جبران مورد توجه قرار گرفت و فکر میکنم همه کتابهایش با سه ترجمه منتشر شده است.
ترجمه متون فلسفی پس از انقلاب پیشرفت چشمگیر داشته است
مهدی سحابی: ترجمه در ایران یک روند مداوم و رو به پیشرفتی را طی کرده و خوشبختانه برداشتها از فن ترجمه در مقایسه با گذشته صحیحتر شده و مترجمان بسیار دقیقتر، با احساستر و مسئولیت پذیر شدهاند، تنها تفاوتی که در سه دهه اخیر پدید آمده این است که در گذشته بیشتر از دو زبان انگلیسی و فرانسوی و کمتر از روسی ترجمه میشد اما امروز از زبانهای مختلفی چون ایتالیایی، اسپانیایی و بهویژه آلمانی ترجمه میشود.
مترجم رمانهایی چون "سرخ و سیاه" نوشته استاندال، "مادام بوواری" نوشته گوستاو فلوبر، "در جستجوی زمان از دست رفته" نوشته مارسل پروست در ادامه اظهار داشت: ترجمه از چهار دهه پیش به این طرف یک روند منظم و روبه رشدی داشته و این پیشرفت نه تنها از نظر کمی بلکه از نظر کیفی نیز قابل ملاحظه است.
سحابی با بیان اینکه افزایش ترجمه در دیگر حوزههای علمی چون فلسفه و علوم مدرن یکی از پیامدهای انقلاب است، عنوان کرد: پس از انقلاب ترجمه در حوزههای فلسفه و علوم مدرن به میزان چشمگیری افزایش یافت به همین دلیل این وضعیت پیشرفت درخشانی در حوزه ترجمه محسوب میشود.
مخاطب نباید احساس کند کتابی از زبان دیگر را میخواند
مهستی بحرینی مترجم گفت: وضعیت ترجمه در ایران هم خوب است و هم نه! بعضی میگویند ترجمه در ایران یک آشفته بازار است و بعضی هم معتقداند که هم مترجم خوب داریم و هم مترجم بد. من جزو همین دسته هستم. به نظر من اوضاع ترجمه خیلی هم بد نیست؛ به هر حال در هر کاری ایدهآل وجود دارد و تا رسیدن به آن فضا باید راهی طولانی را طی کرد. ممکن است مترجمان نوقلم کارهای اولیهشان خوب نباشد اما به مرور این وضعیت بهبود مییابد.
تنها راه تشخیص ترجمه خوب از بد، مقابله با متن اصلی است؛ وفاداری به متن تنها با مقابله با متن مبدا امکان پذیر است که این کار هم نیاز به صرف زمان زیادی دارد.
مترجم آثار نویسندگانی فرانسوی مانند آندره ژید، ژیلبر لازار، ژان ماری گوستاو لوکلزیو، ژان ژاک روسو و سیمون دو بووار با اشاره به تلاش شخصی خودش بر مقابله کلمه به کلمه متن ترجمه شده با متن اصلی در هر ترجمه، تاکید کرد: مترجمان باید به زبان مخاطب زبان مقصد توجه داشته باشند. درست است که واحد ترجمه، جمله است اما به هر حال نویسنده در زمان نوشتن به جزئیاتی توجه دارد و بعضاً بر کلماتی درنگ میکند و کلماتی ساده را کنار هم همنشین میکند. نمیتوان این موارد را در ترجمه نادیده گرفت و تنها از کمک فرهنگ لغت استفاده کرد.
ترجمه
انتخاب کتاب برای ترجمه باید قاعدهمند باشد
محمود حسینیزاد معتقد است عدم شناخت و سهلگیری ناشران، منتقدان و مخاطبان در انتخاب آثار ادبی ترجمه شده، افزایش آثار ضعیف در این حوزه را به دنبال داشته است.
این مترجم افزود: ناشران و منتقدان و مخاطبان اطلاعات اندکی درباره ادبیات جهان دارند و اگر ناشران در انتخاب آثار ادبی ترجمه شده سخت گیرباشند مسلما آثار ادبی ضعیف فرصت انتشار پیدا نمیکنند و کم کم حوزه ترجمه ادبی رونق پیدا میکند.
قرار نیست مترجمان جدید کار مترجمان گذشته را تکرار کنند
اسدالله امرایی نیز اظهار داشت: درست است که نامها در ترجمه زیاد شدهاند اما کیفیت ترجمه مرتبط با زیاد شدن نامها نیست و می توان گفت در کلیت کار ترجمه در سالهای بعد از انقلاب مترجمان خوبی داشتهایم که کیفیت کارشان بالا بوده است. در حال حاضر ترجمه بسیار گسترش پیدا کرده است.
این مترجم تاکید کرد: نامها در ترجمه زیاد شدهاند و مترجمان زیادی آمدهاند که آثارشان مطرح شده است، اما این استقبال مخاطبان بوده است که به این افراد نشان داده است که باید کارشان را ادامه دهند؛ چرا که مخاطبان بسیار هوشمند هستند و بدهای ترجمه را جدی نگرفته اند اما استقبال از کارهای خوب همیشه وجود داشته است.
ترجمه در ایران سیری صعودی داشته است
محمود عبادیان، مترجم و استاد دانشگاه، معتقد است روند ترجمه در ایران سیری صعودی طی کرده و نسلها یکی پس از دیگری اشتباههای نسل قبل خود را پوشش دادهاند.
وی در رابطه با پیشرفت ترجمه در 30 سال اخیر گفت: من مترجمی هستم که در زمینه تحصیلی خودم کار می کنم اما معتقدم روند تحول ترجمه حرفهای یک شبه صورت نگرفته است و نسلهای مختلف ترجمه در ایران، مشکلات نسل قبل را پوشش دادهاند.
سطح آموزش ترجمه در دانشگاههای کشور
مترجمان ادبی تقریبا متفقالقولند که با همه پیشرفتهایی که ترجمه ادبی در سالهای اخیر داشته اما دانشگاههای کشور نقش چنداتی در افزایش کیفی ترجمه نداشتهاند؛چرا که تنظیم سرفصلهای دروس مترجمی با نیازهای دانشجوی مترجمی همخوانی ندارد.
مهدی سحابی به دلایل افزایش ترجمه در دهههای اخیر پرداخت و گفت: دانشگاه آزاد با پرورش دانشجویان در رشتههای زبان و ادبیات خارجی نقش بسزایی در افزایش کمی ترجمه داشته است اما این نقش در افزایش کیفیت وجود ندارد.
محمود حسینیزاد با بیان اینکه باید پشت سر هر ترجمه ای ضوابط و تفکری وجود داشته باشد گفت: امروز هر دانشجویی در رشته زبان و ادبیات خارجی مدرک لیسانس میگیرد بلافاصله کتابی را ترجمه میکند و همین مسئله موجب تصنعی شدن ترجمه و افزایش ترجمههای ضعیف میشود.
وی افزود: یکی از دانشجویان سابق من به نام آقای مهدی فیروزان که مترجم ادبیات آلمانی است پژوهشی درباره تعداد ترجمهها از زبان آلمانی به فارسی کرده است که نشان میدهد 80 درصد از دانشجویان فارغ التحصیل دوره کارشناسی حداقل یک ترجمه از زبان آلمانی در کارنامه خود دارند. این آمار نشان میدهد که ترجمه در ایران تا چه اندازه مشکل دارد.
سهیل سمی نیز دراین خصوص معتقد است: دانشگاه سهم زیادی در پیشرفت ترجمه داشته است. افزایش مترجم در یک دهه اخیر محصول فعالیت دانشگاههاست، البته دانشگاه هنوز مشکلاتی را دارد که مهمترین آنها این است که گزینش دانشجو هنوز نظاممند نیست.
مترجم رمان "فرار کن خرگوش" نوشته جان آپدایک ادامه داد: مشکل دیگر دانشگاه، عدم بازنگری در دروس رشته مترجمی است. البته دانشگاه مستقیما نمیتواند مترجم تربیت کند چرا که ترجمه کاری ذوقی است و یادگیری آن به خود دانشجو بستگی دارد، اما بازنگری دروس ترجمه کمک بسزایی در بالا بردن توانایی دانشجویان دارد.
عبدالعلی دستغیب نیز با اشاره به وضعیت آموزش ترجمه ادبی در دانشگاهها گفت: در سالهای اخیر سطح آموزش ترجمه در دانشگاههای ما افت شدیدی کرده که این امر محصول دو علت است؛علت اول عدم ارتباط ناشران و رسانههای گروهی با محافل دانشگاهی و استادان ترجمه است، باید دیدگاههای استادان بزرگ ترجمه همچون ابوالحسن نجفی و دکتر پرهیزگار استاد دانشگاه شیراز در رسانهها منعکس شود.
علیاصغر حداد معتقد است رشتههای مترجمی زبان در دانشگاهها به دلیل تخصصی نبودن و فقدان برنامهریزی درسی مناسب نمیتوانند مترجمان خوبی به جامعه ادبی معرفی کنند.
این مترجم ادبیات آلمانی گفت: نقش دانشگاه در تربیت مترجم تقریبا صفر است؛ برای اینکه رشته خاصی به نام ترجمه وجود ندارد و دانشجویان رشتههای زبان و ادبیات خارجی در طول چهار سال تحصیلی تنها دو واحد درسی به نام ترجمه میگذرانند.
وی با بیان اینکه ترجمه امری تجربی است، افزود: استادان رشته زبان خود هیچ تجربهای در کار ترجمه ندارند و همان تئوریهای ترجمه را که خود آموختهاند به دانشجویان این رشته آموزش میدهند که این نظریهها به هیچ وجه مترجم پرورش نمیدهد.
علی عبدالهی نیز با اشاره به ضعف دانشگاههای کشور در تربیت مترجم عنوان کرد: هیچگاه ما نباید انتظار داشته باشیم از دانشگاه مترجم خوبی بیرون بیاید چراکه برنامهریزیهای درسی و متون دانشگاهی اشکالات فروانی دارد و همچنین استادان دانشگاه تنها تئوریهای ترجمه را تدریس میکنند.
زبان فارسی در ترجمه
علی عبدالهی توانایی معادلسازی را از جمله قوتهای مترجمان ادبی ایران خواند و اظهار داشت: زبان فارسی هیچ محدودیتی در ترجمه ندارد و زبان زایایی است؛ منتها زمانی مترجم میتواند از این امکانات بالقوه استفاده کند که دانش زبانی بالایی داشته باشد.
به گفته عبدالهی زبان فارسی امروز رشد خوبی داشته و معادلهای زیادی ساخته شده که این معادلها در ترجمه به مترجمان کمک زیادی میکند.
مهدی غبرایی مترجم آثار ادبی نیز با اشاره به غنای ادبیات کهن فارسی گفت: ادبیات کهن ما سرشار از گنجینههای واژاگانی است و به همین دلیل دست مترجمان ما هم در ترجمه آثار ادبی، برعکس مترجمان حوزه کتابهای فلسفی، علوم اجتماعی و جامعه شاسی، بازتر است.
غبرایی با بیان اینکه "ادبیات فارسی سابقهای کهن دارد و دارای گنجینههای ادبی غنی است" تاکید کرد: ما بدون اینکه بخواهیم به خودمان ببالیم، باید اعتراف کنیم که ادبیاتمان بسیار غنی و سرشار از گنجینههای واژاگانی است و واقعیت هم این است که فقط چند جای جهان است که ادبیاتی به غنای ادبیات کهن ما داشته باشد و میتوانیم از واژهها و اصطلاحات بسیاری در حوزه ترجمه رمان و داستان کمک بگیریم و کمک هم میگیریم.
خجسته کیهان نیز با اشاره به توانایی زبان فارسی در ترجمه تصریح کرد: زبان فارسی بر خلاف ادعای برخی هیچ محدودیتی در ترجمه ادبی ندارد وغنای زبان فارسی بیشتر از اینهاست و باید توجه لازم را نسبت به آن مبذول داشت.
حسینیزاد هم با رد ادعای کسانی که معتقدند زبان فارسی در حوزه ترجمه محدودیتهای زیادی دارد، گفت: نباید با بهانههای واهی صورت مسئله را پاک کنیم. برخی به اشتباه زبان فارسی را با زبانهایی مثل زبان انگلیسی که مخاطبان گستردهای دارد مقایسه میکنند درحالیکه این مقایسه غلط است و باید در جای دیگری دنبال حل مشکلات بود.
farabac.blogfa