k

k

پیام های کوتاه
  • ۲۸ تیر ۹۲ , ۱۴:۰۵
    %)
آخرین مطالب
  • ۹۵/۰۵/۱۷
    kkk
آخرین نظرات
  • ۵ دی ۹۴، ۱۱:۲۸ - سعید
    مرسی

۳۲۴ مطلب با موضوع «مسیر زندگی من :: Money :: Knowledge, Skills, Expertise» ثبت شده است








Holmes
mapped out the new field like a science, dividing it into ‘pure’ Translation Studies
(encompassing descriptive studies of existing translations and general and partial
translation theories) and ‘applied’ studies (covering translator training, translator
aids and translation criticism, amongst others). More priority is afforded to the
‘pure’ side, the objectives ofwhich Holmes considers to be twofold (1988:71):
1. to describe the phenomena of translating and translation(s) as they manifest
themselves in the world of our experience, and
2. to establish general principles by means of which these phenomena can be
explained and predicted.
Here Holmes uses ‘translating’ for the process and ‘translation’ for the product. The
descriptions and generalized principles envisaged were much reinforced by Gideon
Toury in his Descriptive Translation Studies and Beyond (1995) where two tentative
general ‘laws’ of translation are proposed
:



g

جلسه دوم پنجشنبه 1ول مرداد 88

توصیف گر اسم(Noun Modifier)

یک

سه توصیف گر پیشین و سه توصیف گر پسین که با اسم می آیند و گروه اسمی را می سازند مرور می کنیم. دو مورد از توصیف گرهای پیشین M۱ و M۲  هستند. اولی را هنگام ترجمه قبل از اسم و دومی را هنگام ترجمه پس از اسم قرار می دهیم. اولی اغلب صفت است که گاهی اوقات در ترجمه به شکل «وند» به اسم می چسبد. توصیف گرهای اول را حروف تعریف می نامند. در انگلیسی A   An   The سه حرف تعریف هستند که دو مورد از آنها نکره ساز است و یک مورد معرفه ساز که با یک اسم معین می آید.

در زبان فارسی حرف تعریف نداریم. البته نکره و معرفه در فارسی داریم مثلا (مردی) اسم نکره است اما (مرد مزبور) اسم معرفه است. در فارسی به جای حروف تعریف از ادات نکره ساز یا معرفه ساز استفاده می کنیم.

 اگر دیگران (رم) دارند ما هم (قم) داریم. هیچ زبانی از زبان دیگر کامل تر نیست. همه زبانها برای بیان مفاهیم اصول خود را دارند.

 

 دو

اگر تا حالا اسم هایی مانند A book  یا an apple را یک کتاب یا یک سیب ترجمه می کردید گمراه بودید!! ترجمه درست اینها «کتابی» و «سیبی» است. ی در اینجا یای نکره است. در جمله

 a teacher should be active in the classroom

وقتی ترجمه کنیم «یک معلم باید فعال باشد در کلاس»  (یک) از ادات نکره ساز است. مفهوم این جمله این است که یک معلم خوب باید در کلاس فعال باشد یا معلم باید در کلاس فعال باشد. جملاتی مانند (یه بلایی سرت بیارم که ...) و (یه پرتقال هایی تو بازار اومده که ...) نیز همین قاعده را بیان می کند. از یک یا یه وقتی به عنوان ادات نکره ساز استفاده می کنیم که (ی) جواب ندهد. یه مردی  یا مرده (عامیانه) ادات نکره ساز را معرفی می کند. (یکی از) و (نوعی) هم از ادات نکره ساز هستند که در ترم سوم تدریس خواهد شد.

اما معرفه سازها در زبان فارسی برای ترجمه اسمی که با The در انگلیسی آمده به کار می روند. 

اولین و بهترین معرفه ساز در فارسی عدم درج هر نوع علامت یا حرفی است. البته در حالت (کلیت) نبودن علامت بیانگر نکره بودن است مثل: معلم باید در کلاس فعال باشد. یعنی (کل معلم ها) باید در کلاس فعال باشند. در فارسی به این (معلم) که به کل اشاره می کند (اسم جنس) می گویند. مثال: علی دیروز پرتقالی به من داد. پرتقال باید شیرین باشد. 

دومین معرفه ساز فارسی صفات اشاره (این) و (آن) هستند. توجه کنید که دو صفت مذکور فقط ترجمه This و that  نیستند (که در انگلیسی  گاهی به جای The هم بکار می روند). 

سومین معرفه سازها در فارسی (واژگانی) نامیده می شوند. مذکور-مزبور-یادشده-فوق الذکر- نامبرده- ... از این جمله اند. این موارد هنگام ترجمه بعد از اسم می آیند یعنی از نوع M۲ هستند. مزبور را فقط برای انسان استفاده کنید. مثل: مردی دم در ایستاده بود. مرد مزبور وارد اتاق شد. دیوار مزبور نداریم.

گاهی اوقات از (ه) به عنوان ادات معرفه ساز در زبان عامیانه فارسی استفاده می شود مثل: علی دیروز کتابی به من داد و من کتابه رو  روی میز گذاشتم.

 

سه

دومین گونه از توصیف گرهای نوع اول (پیشین) صفات اشاره هستند شامل موارد ذیل:

This و that و these و those و such و  a (an)n و the very

اینها اگر ضمیر اشاره باشند در ترجمه به فارسی به (این-آن-اینها-آنها-) برگردانده می شوند اما اگر صفت اشاره باشند به (این-آن) ترجمه می شوند. اگر اشاره فیزیکی (انگشتی!!) منظور نباشد به مزبور ترجمه کنید مثل: یکی از تکنیک های کاربردی در تولید مس، خالص سازی است. تکنیک مزبور در پاره ای موارد ...

ترجمه This man  (این مرده) و these books   (این کتابها) است.

برای such باید توجه داشت که با اسم مفرد و جمع قابل شمارش و اسم غیر قابل شمارش می آید. مثال ها: چنین کتابی- چنین معلمانی - چنین آبی- (مثلا در زبان عامیانه گفته می شود همچین آبی تنها از همچین چشمه ای بیرون میاد) پدیده هایی مانند خط استوا ( The equator) یا لایه ازن(The Ozone Layer) که تنها یک مورد در دنیا هستند در انگلیسی با حرف تعریف  The می آیند. اسم خاص مانند استرالیا-کانادا- چین-... حرف تعریف The  نمی گیرد اما اگر اسم خاص  دارای S  جمع باشد(نه S عباس یا پراسس) حرف تعریف می گیرد.مثل The Alborz Mountains  یا مجمع الجزایر مالدیو. اسم آلات موسیقی به صورت قراردادی حرف تعریف  The  می گیرد.

 

 ادامه دارد ...

+ نوشته شده در  پنجشنبه یکم مرداد 1388ساعت 20:16  توسط خلییل درویشی  |  نظر بدهید

گزارشی از جلسه اول

 

اولین جلسه سطح ۱ کلاس فن ترجمه انگلیسی روز پنجشنبه ۲۵ تیرماه ۸۸ برگزار شد. مانند همه کلاس های دیگر این جلسه به بیان اصول و مقدمات دوره اختصاص داشت. این دوره برای کسانی ارائه می شود که می خواهند متن انگلیسی را

-بخوانند

-بفهمند

-ترجمه کنند

-ویرایش کنند

انتظاراتی که افراد از دوره باید داشته باشند همین است. این دوره برای مکالمه انگلیسی نیست. این دوره برای تافل کمک کننده است. کل دوره در سه ترم ۳۰ ساعته و در مجموع ۹۰ ساعت طراحی شده است.

اصول حاکم بر روش آموزشی این دوره ریشه در نظریه نوام چامسکی دارد. وی قواعد ریاضی برای زبان ارائه کرده است که در زمینه های مختلف مانند روانشناسی(نظریه یادگیری) - زبان ماشین(کامپیوتر)- هوش مصنوعی(AI) ترجمه ماشینی و سایر علوم و فنون مرتبط کاربرد دارد. چامسکی ۳۵ دکترا دریافت نموده که اغلب آنها با ارائه مقاله بوده است.

chomsky

دستور زبان برای ماشین که فاقد شعور است نباید استثناء داشته باشد. ذهن بشر مانند ماشین نیست. کلماتی که چند مفهوم دارند برای ماشین دردسرساز هستند اما برای انسان اینگونه نیست. این موضوع سبب شده است که بعضی از افراد به سلیقه ای بودن ترجمه قائل باشند ولی این گونه نیست و نظریات چامسکی نشان داد که می توان اصول و قواعد ثابت و جهانی برای حوزه زبان وضع کرد.

اگر تئوری نداشته باشید ترجمه کردن معادل خواهد شد با اینکه با کلمات زیر جمله بسازید. چامسکی با ارائه دستور جهانی (UG) که به نام حاکمیت و مرجع گزینی (GB: Government & Binding) نامیده می شود تئوری موردنیاز را برای این موضوع در اختیار قرار داده است.

کتابهای مقدمه ای بر نحو انگلیسی- دستور فارسی بر مبنای نظریه گشتاری دکتر مشکاه الدینی- ساخت زبان فارسی بر مبنای نظریه گشتاری دکتر غلامعلی زاده- نحو زبان فارسی بر پایه نظریه حاکمیت و مرجع گزینی دکتر میرعمادی- زبان شناسی و زبان خانم فال- مبانی اساسی زبان شناسی گرومر هادسون- در باره این موضوع هستند.

کاری که دکتر آموخته انجام داده تئوری تحلیل مقابله ای است. ۱۱ سال کار مستمر منجر به دستیابی به یک تئوری شده است که اساس کار فن ترجمه انگلیسی را می سازد. دانشجویان باید هر هفته درس را با مثال حفظ کنند. اگر در هر جلسه یک مقاله کار شود در مجموع ۳۰ مقاله و از هر مقاله ۵۰ واژه بیاموزید در پایان ۱۵۰۰ واژه آموخته اید. واژه های فوق با توجه به پیشوندها و پسوندهایی که اساس واژه سازی در زبانهای هندواروپایی هستند بالغ بر ۱۰۰۰۰ واژه خواهد شد و بدین ترتیب شما در پایان علاوه بر فراگیری فن ترجمه با ۱۰۰۰۰ واژه انگلیسی هم آشنا می شوید.

در ادامه مثالهایی از ساخت واژه با پسوند arian گفته شد به عنوان مثال sect  به معنای بخش و در مذهب فرقه است sectarian به معنای فرقه گرا خواهد شد. واژه های اقتدارگرا، جامعه گرا، انسان گرا، آزادیخواه، مساوات طلب همگی در انگلیسی با افزودن پسوند arian  به اسم ساخته می شوند.

در ادامه به واژه گشتاری و علت انتخاب آن پرداخته شد. این واژه معادل Transformational  است. زبان ابزار فکر است و تفکر را گفتار درونی نامیده اند. ماده حرف زدن و گفتگو هم جمله است. جمله از کلمات یا واژه ها ساخته می شود. وقتی کسی می خواهد مفهومی را به دیگری بگوید در لایه عمیق ذهن خود مفهوم مورد نظرش را در قالب واژه ها و جملات می ریزد. برای انتقال آنها به لایه سطحی این واژه ها دچار تغییر شده و حذف، درج، جابجایی، جایگزینی در آنها رخ می دهد. این تغییر را دگر گشتن یا گشتاری نامیده اند. 

 

ترتیب Premodifier+head noun+postmodifier ساختار هر گروه اسمی یا عبارت اسمی است.

فرمول وابسته های پیشرو + هسته اسم+ وابسته های پسرو  در زبان فارسی نیز مانند زبان انگلیسی برای واژه سازی و واژه گزینی بکار می رود. modifier یا توصیف کننده  که وابسته های اسم را شکل می دهد، برای یک اسم می تواند صفت یا حرف تعریف و امثال آن باشد. این قاعده برای ساده سازی دستور زبان بسیار کاربرد دارد.

در مورد PSR یا Phrase Structure Rule یا (قواعد ساخت گروه) چه میدانید؟ 

در مورد DP یا Deep Structure  چه می دانید؟

در باره Surface Structure  نظر بدهید.

در باره Lexicon نظر بدهید.

آیا می دانید معنی واژه  گشتار چیست؟  از زیرساخت به روساخت

 

+ نوشته شده در  پنجشنبه یکم مرداد 1388ساعت 11:21  توسط خلییل درویشی  |  نظر بدهید

نام و نشان حاضران

 

هر یک از دوستان که مایل هستند نام و نشان خود را در این پست وارد کنند (قسمت نظر بدهید را کلیک کنید و در آنجا به جای نظر، مشخصات خود را وارد نمایید) تا امکان تماس با آنان و فرستادن خبرها و برنامه ها و مشخصات کتابها و مقالات مناسب برایشان ایجاد شود. نگران نمایش مشخصات خودتان به صورت عمومی نباشید. این مشخصات محفوظ باقی خواهد ماند.

+ نوشته شده در  پنجشنبه یکم مرداد 1388ساعت 10:58  توسط خلییل درویشی  |  نظر بدهید

سرآغاز

 

  این وبلاگ برای ثبت آموخته های دانشجویان از دوره آموزش مترجمی زبان انگلیسی ایجاد شده است. از آنجا که ثبت یافته ها و تجارب هر فرد می تواند سبب به اشتراک گذاشتن دانش او با دیگران شود و این خود موجب رشد و پیشرفت مضاعف خواهد شد از همه دوستان عزیز تقاضا داریم نکات مورد نظر خود را برای هر یک از مطالب در قالب کامنت (یادداشت) ثبت نمایند.

 

این کار یک کار گروهی است که همه اعضای کلاس در آن نقش دارند و همه هم  از نتایج خوبش برخوردار خواهند شد. بیایید در این کار تیمی فعالانه مشارکت نماییم. ضرری ندارد.